۷۰ سال پس از راهاندازی نخستین نهاد صنفی صنعت چاپ در ایران و گذشت بیش از ۲۰۰ سال از حضور این صنعت کلیدی در عرصههای اقتصادی و صنعتی کشور، مشکلاتی در عرصه نهادهای صنفی این حوزه وجود دارد که گاهی این امر را به ذهن متبادر میکند که ما با وجود بیش از ۷ دهه تجریه صنفی، آمادگی و تمرین لازم برای اینگونه فعالیتها را نداشتهایم و هنوز در ابتدای راه هستیم.
۷۰ سال پس از راهاندازی نخستین نهاد صنفی صنعت چاپ در ایران و گذشت بیش از ۲۰۰ سال از حضور این صنعت کلیدی در عرصههای اقتصادی و صنعتی کشور، مشکلاتی در عرصه نهادهای صنفی این حوزه وجود دارد که گاهی این امر را به ذهن متبادر میکند که ما با وجود بیش از ۷ دهه تجریه صنفی، آمادگی و تمرین لازم برای اینگونه فعالیتها را نداشتهایم و هنوز در ابتدای راه هستیم.
این در حالی است که در میان کشورهای منطقه هیچکدام به اندازه ما تجربه چنین نهادهایی ندارند و با گذشت یکی دو دهه از عمر نهادهای صنفیشان، حالا به کشورهایی با نهادهای صنفی قدرتمند و اثرگذار تبدیل شدهاند، اما ما هنوز چون کودکانی نابالغ راه میجوییم و تجربه میاندوزیم و در مسیر شدن گام بر میداریم.
اصولا رسیدن به سن ۷۰ سالگی یعنی اوج و بلوغ کامل عقلی، منطقی، کارکردی و رسیدن به سن خرد و تعقل. این در حالی است که نهادهای صنفی با سن حدود ۷۰ سال باید از چنان جافتادگی، متانت و درایت و تعقلی برخوردار باشند تا بتوانند در کنار حل مشکلات صنف خود، مشکلات دیگری را از پیش پای فعالان مربوطه بردارند و راههای تازه بگشایند.
این امر که نهادهای صنفی ما به بلوغ و کارآمدی لازم در سنین بالا هم نرسیده است، امری است که متاسفانه در همه حوزهها وجود دارد و با وجود قوانین محکم و متقنی که در این عرصه وجود دارد و تجربیات و تمرینات زیادی که در دهههای مختلف گردآوری شده است، هنوز نتوانستهایم آنچنان که باید در عرصه فعالیتهای صنفی کارنامه موفقی بهجا بگذاریم.
نخستین امری که به ذهن متبادر میشود نداشتن تمرین برای کار گروهی و جمعی است که در ایران ما چندان پاسخ روشنی نیافته است. در این زمینه اینقدر که بر طبل تکروی و فردگرایی کوبیدهایم، بر کار جمعی و استفاده از خرد و دانش جمعی تاکید نورزیدهایم و همین امر باعث شده است تا در چنین اموری که نیازمند کار گروهی و جمعی است دچار چالشهای جدی و اساسی شویم و در بزنگاهها آنچنان قدرتمند ظاهر نشویم و در نتیجه ضعفهایمان بر قوتهایمان غلبه کرده و تلاشمان با موفقیت قرین نشده است.
ارجحیت منافع فردی و شخصی بر منافع گروهی، تیمی و حتی منطقهای و ملی عامل دیگری بوده است که در طول تاریخ به ما آسیبهای شدیدی زده است، بهگونهای که مدیران زیادی در حوزههای صنفی و غیرصنفی چوب همین برتری را خورده و عتاب و فشارهای زیادی را متحمل شدهاند.
دولتی بودن همهچیز هم عامل دیگری بوده است که هم باعث عقبماندن فعالیتهای صنفی از حوزههای عمومی و حتی خصوصی شده و هم بهعاملی برای کشمکشهای درون گروهی در این نهادهای صنفی بوده است. در این زمینه معطوف بودن چشم گروههای فعال در نهادهای صنفی به دست مقامات دولتی باعث شده است تا بهجای تکیه بر گروه و تیم به پشتوانههای دولتی معطوف شود که این امر خود در دراز مدت آسیبها و صدمات زیادی به فعالیتهای صنفی وارد آورده است.
در همین زمینه تمرکز دولت بر روی منابع مالی و اقتصادی و انحصارهای گوناگون اقتصادی و اجتماعی و سیاسی و فرهنگی در دست دولت باعث شده است تا گروههای صنفی بهجای تکیه بر داشتههای گروهی و صنفی خود و تکیه بر دانش و تجربه و تعقل و امکاناتی که گروه و جمع صنفی میتواند ایجاد کند، دست بهدامان دولت بشود و صنف را از وضعیت گروهی خارج کرده و نهاد صنفی را بهنوعی از شعبه دولت در یک صنف تقلیل دهد که خود آفتهای بیشماری داشته است.
در کنار همه عوامل خارجی البته همچنان عوامل داخلی رنگ و جلای بیشتری دارند و تمرکز بر این موضوعات میتواند حداقل صنوف چاپ را از آسیبهای کنونی و آفتهای بعد از این رهایی بخشیده و در مسیر درست فعالیت و تلاش رهنمون کند.
بهنظر میرسد که باید درباره فعالیتهای صنفی در ایران وبهویژه در حوزه چاپ بازنگری و تجدیدنظر اساسی صورت گیرد، چرا که مشکلات کنونی همچنان که به انسدادهایی در این عرصه منجر شدهاند، راه را بر حل مشکلات هم بستهاند و رابطه صنوف با اعضا و با نهادهای اجرایی، حاکمیتی و حتی دیگر نهادهای صنفی را دچار اشکالات اساسی خواهند کرد.
اینکه فعالیت صنفی در ایران پا نمیگیرد، امری است که نیازمند بررسیها و ارزیابیهای دقیق و علمی است، اما نمیتوان بهراحتی از کنار این موضوع گذشت که تجربه ۷۰ ساله این نهاد و نهادهای صنفی مشابه که با کمی اختلاف زمانی راهاندازی شدهاند و به سراسر کشور هم تسری یافتهاند را نادیده گرفت، چرا که این تجربیات باید منتقل شوند و البته زمینههایی برای آموزش و انتقال این تجربیات به نسلهای بعدی را فراهم کرد. این امر در صورت موفقیت میتواند تاحدودی خلاءهای کنونی صنوف مختلف حوزه چاپ را پر کرد.