علیرضا سوری:
صنعت چاپ یکی از موارد ضروری در کشور برای نشر اطلاعات به‌شمار می‌آید


علیرضا سوری، کارشناس چاپ و مدیر سایت خانواده چاپ گفت: ضرورت دارد شبکه‌های اجتماعی، رسانه‌های گروهی و همه و همه برای آگاه کردن مردم از نتایج خوب خرید محصولات چاپی ایرانی و تأثیر آن بر افزایش میزان اشتغال، فعالیت کنند .

به گزارش اخبار چاپ به نقل از ایبنا، علیرضا سوری، کارشناس چاپ و مدیر سایت خانواده چاپ گفت: ضرورت دارد شبکه‌های اجتماعی، رسانه‌های گروهی و همه و همه برای آگاه کردن مردم از نتایج خوب خرید محصولات چاپی ایرانی و تأثیر آن بر افزایش میزان اشتغال، فعالیت کنند .

صنعت چاپ یکی از موارد ضروری در کشور برای نشر اطلاعات به‌شمار می‌آید. این در حالی است که این صنعت با مشکلات عدیده‌ای مانند علمی نبودن صنعت چاپ، قوانین سنگین مالیاتی و به‌روز نبودن ماشین‌آلات چاپ مواجه است .
ارائه وام و اعتبار با بهره کم به صنعت چاپ و کاهش مالیات‌های ارزش‌افزوده، توسعه فرهنگ کتاب و کتابخوانی در جامعه و کمک به آحاد کم‌درآمد برای خرید کتاب را می‌توان از جمله راهکارهای بُرون‌رفت از این مشکلات برشمرد

در این میان، به منظور آگاهی بیشتر از وضعیت فعلی صنعت چاپ و چاپخانه‌داران و همچنین راه‌های حل مشکلات این صنف از جامعه، پای سخنان علیرضا سوری، کارشناس چاپ و مدیر سایت خانواده چاپ نشستیم. وی تأکید دارد که شبکه‌‌های اجتماعی برای آگاه کردن مردم از نتایج خوب خرید محصولات چاپی ایرانی فعالیت کنند. مشروح گفت‌وگوی سوری را در ادامه بخوانید

اکنون چاپخانه‌ها به‌ویژه چاپخانه‌های مرتبط با کاغذ و کتاب، با چه چالش‌ها و مشکلاتی روبه‌رو هستند؟
 
ابتدا باید اشاره کنم که ما جایی زندگی می‌کنیم که مردم آن اهل کتاب خواندن نیستند که البته این موضوع دلایل بسیاری دارد. بیشتر افراد معتقدند شرایط اقتصادی، اجازه خرید کتاب را نمی‌دهد، یعنی این‌که کمبود بنیه مالی باعث شده تا برای درآمد بیشتری که می‌تواند به چرخه زندگی آن‌ها کمک کند، وقت بگذارند و در نتیجه وقتی برای مطالعه نخواهند داشت که البته در این‌باره توجیحات فراوان وجود دارد؛ ضمن این‌که اهل فراگیری دانش وتکنولوژی هم نیستند که از کتاب الکترونیک استفاده کنند. تعداد این افراد روز‌به‌روز روبه افزایش است، ضمن این‌که کتاب‌ها نیز به لحاظ محتوایی فاقد کارآیی‌های لازم شده‌اند. مردم در گذشته کتاب می‌خواندند که چیزی جدید بیاموزند و در کتاب‌هایی که چاپ می‌شود چیزی که جدید باشد و به درد عموم افراد اجتماع بخورد، نیست
.
در کنار این موضوع، تغییر مدل فرهنگی مردم هم باعث شده تا دیگر از این طریق نخواهند که چیزی جدید بیاموزند. در کنار این آفت یعنی پایین آمدن میزان مطالعه کتاب، شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌های گروهی نیز نقش‌های اساسی داشته‌اند. در اصل با نیازسنجی‌هایی که شده تولیدکنندگان تکنولوژی برای گسترش بازارهای خود که متعاقبا فروش بیشتر محصولات را به دنبال داشته، اقدام به فعال‌سازی شبکه‌هایی کرده‌اند که ضرورت استفاده آن دسته از تکنولوژی‌های همراه را بیشتر و مردم را نیز به سمت‌وسویی که با دنیای مدرن بیشتر درآمیختگی دارد، هدایت کنند؛ به نوعی مهندسی رفتار
.
بنابراین روز‌به‌روز کمبود چاپ کتاب خواهیم داشت، تیراژها سقوط خواهند کرد تا جایی‌که ماشین‌های چاپ کتاب با تیراژهای کم، بیشتر کاربرد خواهند داشت تا ماشین‌های اُفست که برای تیراژهای بالا و کارهای صنعتی ساخته شده‌اند

برای بُرون‌رفت از این چالش‌ها، چه پیشنهاداتی برای دولت و همچنین اهالی چاپ دارید؟

در این جریان، دولت نقش چندانی نداشته است. یعنی دور از انصاف است که تا به مانعی برخورد می‌کنیم بگوییم مقصر در ایجاد این مانع دولت بوده است. خیر، دولت در این مقوله بی‌تقصیر است .
از ابتدا قرار بر این بوده که ناشر نویسنده، کتاب مناسب حوزه فعالیت خود را پیدا کند قرارداد ببندد و مثلاً اموری مانند ویراستاری را انجام دهد و پس از دریافت فیپا و شابک آن، کتاب را به چاپخانه تحویل و چاپخانه به‌نحوی که در قرارداد آمده، عمل کند و در تاریخی، کتاب‌های تکمیل‌شده را به ناشر تحویل دهد
.
اما زیاده‌خواهی برخی، قطار منظم این کار را از ریل خارج کرد و این گروه را به زرنگ‌هایی تبدیل کرد که با تیراژهای کاذب از دولت کاغذ دریافت کردند و ابتدا شخصا اقدام به انجام فرآیند پیش از چاپ و بعد از چاپ و بعد صحافی، تا جایی‌که مجوز چاپخانه دریافت و تمام امور را در مجموعه خود انجام دادند
.
حالا به جایی رسیدیم که این تعداد چاپخانه که فعال کتاب بوده‌اند، بیکار شده‌اند و آن‌ها را در رقابت با چاپخانه‌های قدیمی که در گذشته، کتاب‌های این افراد را چاپ می‌کرده‌اند، می‌بینیم و همچنین نداشتن تجربه لازم کار در این صنعت عرصه رقابت ناسالم را نیز برای این افراد فراهم ساخته است که نتیجه این رقابت بهم‌ریختگی نرخ‌های چاپ و از طرفی رکودی جدای آن موضوعاتی که در بالا اشاره داشتم را به دنبال خواهد داشت
.

این موضوع یعنی همان زیاده‌خواهی اولیه که ناشی از بی‌تدبیری افراد دست‌اندرکار بوده، منجر به بسته شدن کارگاه‌های چاپ خواهد شد که ناراحتی بنده نه برای این افراد بلکه برای بیکار شدن کارگران است که متأسفانه چوب بی‌تدبیری این افراد را دولت، بیمه، جامعه و خانواده‌های دیگر خواهند خورد
.
از 20 سال پیش خطر دیجیتالی شدن کتاب‌ها و رو به اُفول رفتن تیراژ برای همه دست‌اندرکاران کتاب دنیا محرز شده بود، اما چرا مسئولان اتحادیه‌های این حوزه این خطر را احساس نکرده‌اند، بنده بی‌اطلاعم. اگرچه که امروز با هر یک صحبت شود می‌گویند ما احساس کردیم و اخطار هم دادیم، اما من نمی‌دانم اگر معتقد به گفته‌هایشان بودند و اخطار هم داده‌اند، پس چرا برای خودشان اقدام به راه‌اندازی چاپخانه‌ای با ماشین اُفست چهاررنگ و برای چاپ کتاب کردند

وضعیت واردات و صادرات چاپخانه‌ها در ایران به چه صورت است؟ برای افزایش تولید داخلی به‌ویژه در حوزه کاغذ چه پیشنهاداتی دارید؟

روند واردات رو به افزایش است، چراکه رفتار خریداران محصولات چاپی مثلا لوازم‌التحریر و دفترچه‌های مدرسه که عموم مردم اجتماع هستند، تحت‌تأثیر تبلیغاتی که ناشی از فعالیت‌های تولیدکنندگان خارجی این محصولات هستند، است و با آن حس تجمل‌گرایی که در وجودشان ایجاد شده، کارآیی این محصول و از طرفی، موضوع حمایت از تولید ملی که متعاقب آن فعال شدند، چرخه تولید و ایجاد شغل و تأثیرش بر اعضای خانواه را نادیده می‌گیرند و قسمت بد این ماجرا این است که هر روز بر شمار این افراد افزوده می‌شود .
درباره بسته‌بندی باید بگویم که موضوع پیچیده‌تر است. یکی این‌که مصرف‌کنندگان بسته‌بندی، اطلاع لازم و کافی از توانمندی چاپخانه‌های داخلی را ندارند و با نگاهی که به چاپخانه‌های مغازه‌ای که همان چاپخانه‌های کوچه و خیابان داخل شهر هستند، توانایی را در همان حد می‌بینند و یا این‌که چون کارهایشان از طریق واسطه‌هایی که فاقد دانش لازم انجام آن کار هستند، صورت گرفته و برا‌یشان هزینه بالایی به‌بار آورده است، بنابراین می‌گذارند که در زمان وارد کردن مواد اولیه تولیداتشان از خارج بسته‌بندی موردنیاز را هم در همان زمان به داخل وارد کنند
.
پیشنهاد من این است که شبکه‌های اجتماعی، رسانه‌های گروهی و همه و همه روی آگاه کردن مردم از نتایج خوب خرید محصولات چاپی ایرانی و تأثیر آن بر افزایش میزان اشتغال و منظم شدن چرخه تولید کشورمان فعالیت کنند
.
درباره وضعیت ماشین‌های چاپی (کهنه یا به‌روز بودن آن‌ها) در چاپخانه‌ها سخن بگویید. همچنین نیروهای انسانی چاپخانه‌ها را به لحاظ علمی و فنی ارزیابی کنید
.
درباره ماشین‌آلات باید بگویم که مجموعه‌های بزرگ چاپی که دارای مجوز از وزارت صنعت، معدن و تجارت هستند، براساس نقشه‌راه عمل کرده و به‌صورتی کاملا هدفمند در حال پیشرفت بوده و روزبه‌روز بر میزان تولید خود نیز می‌افزایند و دنبال خرید ماشین‌آلات دست دوم و کهنه هم نیستند. بنابراین خریداران ماشین‌آلات دست دوم، همان چاپخانه‌های مغازه‌ای داخل شهر هستند که آن‌ها هم با توجه به منظم شدن این چرخه یعنی برقراری نظام بین عرضه و تقاضا، یا درهم ادغام و به مناطق صنعتی منتقل و یا پس از مدتی از چرخه فعالیت دور خواهند شد
.
درباره پرسنل هم باید بگویم که متأسفانه اکثریت حاکم در این حوزه از آنِ چاپخانه‌های مغازه‌ای بوده و فارغ‌التحصیلان این رشته که باید در چاپخانه‌ای بزرگ و در پُست‌های پایین مشغول به‌کار می‌شدند به اجبار به این چاپخانه‌های مغازه‌ای مراجعه و آن‌ها نیز که دانش امروزشان برگرفته از نظام استاد ـ شاگردی بوده، این گروه فارغ‌التحصیل را به طی مراحلی که خود گذرانده بودند، تشویق و هدایت می‌کردند که تأثیر این رفتار، دلزدگی از این رشته و عدم ادامه راه و هدایت به مشاغل دیگر را به دنبال داشت
.
البته کارگران علاقه‌مند به نظام استاد ـ شاگردی فعال در این کارگاه‌ها هم بی‌تقصیر نیستند چرا که عدم علاقه آنها به آموزش‌های مختلف مرتبط با کار روزانه و اشاعه تفکر استاد ـ شاگردی از جمله آسیب‌های این حوزه هستند
.
در پایان، اگر نکته یا مطلبی است که دغدغه شما در حوزه چاپ محسوب می‌شود، بیان کنید
.
دغدغه من این است که روزی برسد که مسئولان صنفی به‌جای رقابت بر سر گرفتن پُست‌های بالاتر و یا ابقا، به ایجاد فضایی برای تجمیع لیتوگرافان، صحافان، چاپخانه‌های مغازه‌ای در یکجا و آگاه کردن آن‌ها از مزایای تشکیل شرکت‌های سهامی خاص و هدایت سرمایه‌های کارگران و صاحبان چاپخانه‌ها به بازار سهام مربوط به کارخانجات تولید کاغذ، مقوا و مرکب فکر کنند .

 

منتشر شده توسط ایبنا در تاریخ ۱۳۹۵ سه شنبه ۶ مهر