با احمد علمشاهی، مدیر کل دفتر امور چاپ
ما فقط سیاستگذاریم


احمد علمشاهی که به تازگی سکان مدیریت دفتر امور چاپ را به دست گرفته ذهنی برنامه ریز دارد؛ یعنی درصدد است تا با اجرای برنامه هایی که در ذهن دارد به رفع مشکلات این صنعت به شکل ریشه ای بپردازد

احمد علمشاهی که به تازگی سکان مدیریت دفتر امور چاپ را به دست گرفته ذهنی برنامه ریز دارد؛ یعنی درصدد است تا با اجرای برنامه هایی که در ذهن دارد به رفع مشکلات این صنعت به شکل ریشه ای بپردازد. او هم اذعان دارد که نه همه مشکلات صنعت چاپ و نه همه راه های حل آن از دریچه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی قابل حل است. او اعتقاد دارد که علاوه بر حضور دستگاه های دیگر از جمله وزارت صنعت، معدن و تجارت و اعضای کمیسیون های تخصصی مجلس، خود فعالان صنعت هم در قالب یک جمع یکپارچه به حل مشکلات بپردازند . گفتگوی اخبار چاپ با مدیر کل تازه دفتر امور چاپ به بخشی از مشکلات و راه های رفع آن می پردازد.

 یکی از بحث های مهم که در همایش کارشناسان استانی هم مطرح شد و در یکی دو نشست دیگر هم بر آن تاکید کرده اید ، واگذاری بخش هایی از فعالیت ها به بخش خصوصی و اتحادیه های صنفی است که امیدواری های زیادی هم ایجاد کرده است. در کنار این برخی از آیین نامه ها هم که به استان ها ابلاغ شده و مبنای تصمیم گیری هاست مربوط به حداقل 5 سال پیش است.  در ابتدای بحث از این مشکلات و برنامه ها  بگویید.

براساس قانون وزارت خانه ها بیشتر متولی امر سیاست گذاری کلان هستند و  به صورت طبیعی , باید بخش عمده ای از  انرژی  و زمانشان  را به این حوزه اختصاص دهند و در واقع بنشینند و آن نقاط کلیدی و حساس را شناسایی کرده، بر مبنای آن چالش ها را بررسی و بر مبنای همین اصل تصمیم گیری کنند .از این منظر  از وظایف دفتر امور چاپ یک بخش هایی مربوط به امور در مورد تصدی گری ست که از لحاظ قانونی باید به مرور به اداره کل استانها تفویض  شود ،بخش هایی هم می تواند با کمک اتحادیه ها یا اصناف انجام  شود . همین امر ما را واداشت که  پس از بررسی های لازم  بخش هایی را قانونا می توانیم تفویض  کنیم یا حداقل از  این مجرا  آن ها را اجرا کنیم . خیلی از امور از قبل هم از همین طریق انجام می شد و می شود. مثلا صلاحیت فنی از ابتدا از طریق اتحادیه ها انجام می شود ؛یعنی وزارت ارشاد نمی آید خود را درگیر آزمون و تعیین صلاحیت فنی متقاضی  مجوز چاپخانه یا حوزه های دیگر کند. در حوزه های دیگر هم می توان همین نگاه را داشت و کاری کرد که اتحادیه های استانی ، خودشان  خیلی از این کارها را انجام بدهند و کار از مجرای آنها پیش برود. نکته مهم دیگری که در حال حاضر وجود دارد و  صنعت چاپ ما را با مشکل روبرو کرده این است که صنعت چاپ به عنوان یک صنعت یکپارچه دیده نمی شود . می توان گفت چاپخانه ها مجموعه کارگاه های خیلی کوچکی هستند که هر کدام در محیط فرهنگی یا اقتصادی کشور در حاشیه ای زیست می کنند . در دنیای کنونی و با توجه به اهمیت این صنعت لازم است این صنعت  به صورت یکپارچه بتواند برای خودش تصمیم گیری کند. نمونه اش صنعت خودرو سازی است که یکی از  صنایع بزرگ ماست و در حوزه مواد اولیه و بازار خود صنعت امور مربوط به خودش را را مدیریت  می کند  و تا حدودی هم موفق است .ولی در صنعت چاپ این کارگاه ها ،کارگاه های کوچکی هستند  که خودشان از اختیارات لازم برای اجرای برنامه ها در  این حوزه بر خور دار نیستند  و دچار صدها مشکل می شوند . نکته مهم این است که هماهنگی یکپارچه  این صنعت می تواند با همکاری  اتحادیه های قوی و دفتر امور چاپ به عنوان  اتاق فکر یا در حقیقت سیاست گذار عرصه چاپ و نشر کشور عمل کند و علاوه بر تعیین خط مشی ها و اهداف کلی به کارآمدی این صنعت در سراسر کشور منجر شود .

اشاره کردید به موضوع یکپارچگی.   نکته ای که بسیاری از صاحب نظران حوزه چاپ هم به آن معتقد هستند این است که در وهله اول تعریفی از صنعت چاپ در حوزه فرهنگی و صنعتی وجود ندارد .شما هم معتقد هستید که ما واقعا به یک تعریف مشخصی از صنعت چاپ هنوز نرسیده ایم .

تعریف ندارد ،یعنی جایگاه اش مشخص نیست ؟

دقیقا جایگاه اش مشخص نیست

به نظر بنده این مطلب صحیح نیست . بهر حال ما در خیلی از صنایع  با این چند وجهی بودن مواجه ایم. در صنعت راه سازی  بحث ماشین آلات آن قطعا به حوزه  صنعت بر می گردد . شما  هواپیمایی  را ببینید .خود هواپیمایی یک صنعت است و به طور طبیعی باید درحوزه  وزارت صنعت  تعریف شود ولی بخش عمده کارش در وزارت راه و شهر سازی تعریف می شود . از این دست فعالیت ها زیاد داریم. صنایعی هستند که چند وجهی هستند و نمی توان این صنعت را فقط متعلق به یک مجموعه تعریف کرد؛ یعنی ممکن است خیلی از مولفه های مختلف در یک صنعت دخیل باشند تا آن صنعت بتواند نقش ایفا کند .

حوزه چاپ هم از این امر مستثنی تیست. مهم ترین خروجی این صنعت محصولاتی است که به طور قطع بار فرهنگی اجتماعی و هنری دارد . بسته بندی هم که به عنوان یک صنعت اقتصادی تعریف می شود جذابیتش ,گرافیکش و اثر روانی که بر مخاطب و مشتری  دارد ، همه و همه به بخش فرهنگ و هنر مربوط است.  اثر رسانه ای هم دارد و بر همین اساس ما بسته بندی را یک رسانه تعریف می کنیم. یعنی  بسته بندی در عین حال یک صنعت است ولی امروزه در دنیا بسته بندی را یک رسانه هم تعریف می کنند؛ رسانه ای که می تواند کالا را تبلیغ  و به مردم معرفی کند. و در حقیقت روی مولفه های فرهنگی یک جامعه  اثر بگذارد. از این منظر عرض کردم صنعت چاپ یک صنعت چند بعدی است. ممکن است خیلی از مولفه ها با آن مرتبط باشند منتهی به دلیل اینکه بخش عمده خروجی اش فرهنگی و هنری است به طور طبیعی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی متولی اصلی آن است . مثل بقیه صنایع که این ویژگی را دارند و وزارت صنعت ،معدن و تجارت یا وزارتخانه ها و صنایع دیگر ممکن است در بخش هایی از آن دخالت داشته باشند .

پس می توانیم بگوییم ارتباط مناسبی که در این بخش باید وجود داشته باشد میان بخش های مختلف هنوز بوجود نیامده است

یکی از دلایل آن هم شاید به نگاهی مربوط باشد که در صنعت چاپ وجود داشته است؛ یعنی خود بدنه صنعت چاپ تلاش نکرده است تا به یک یکپارچگی برسد و بتواند مدیریت یکپارچه کرده و  کارهایش را پیش ببرد. اساسا اگر  بخواهیم در کشور چشم انداز روشنی  به صنعت چاپ داشته باشیم به طور قطع نمی توانیم بدون یکپارچگی به این جایگاه برسیم .کشور هایی که در این حوزه موفق بوده اند به طور قطع با این نگاه صنعت چاپ را مدیریت کرده اند و توانسته اند موفق باشند .

و نهایتا بحث   این است که تا وقتی خود اصناف و اتحادیه ها ,در بخش خصوصی  و در واقع ذینفعان اصلی صنعت به دنبال این امر نباشند، دستگاه های دولتی هم ممکن است کمتر به آن حوزه بپردازند. به هر حال هم وزارت فرهنگ و  ارشاد، هم وزارت صنعت ، معدن و تجارت متولی امور مختلفی هستند  و طبیعتا یک مدیر بر مبنای میزان اهمیت یک صنعت است که نقش خودش  را اولویت بندی می کند . اگر مجموعه صنعت چاپ بتواند خودش را خوب معرفی کند و جایگاهش را تعریف کند به نظرم می تواند این یکپارچگی را ایجاد کرده و دستگاه های ذیربط را هم مجاب کند  تا یک تصمیم دقیق و کارشناسی برای این حوزه بگیرد .

راهکار بخش دولتی که دفتر امور چاپ مظهر آن است ،چیست .  یعنی شما چه برنامه هایی برای خروج صنعت چاپ از حالت جزیره ای  و رسیدن به آن یکپارچگی که اشاره کردید دارید.

مهم ترین برنامه ای که می توان به آن اشاره کرد  این است که ابتدا بتوانیم ذینفعان و تاثیر گذاران صنعت چاپ و نشر کشور را شناسایی کرده و به کار گیریم. صرفا بحث اشخاص نیست .مجموعه مولفه ها و عواملی که در صنعت چاپ موثر و تاثیر گذارند ، اتحادیه ها ، انجمن ها , دانشگاه ها ، نهادهای دولتی و حاکمیتی. شورای سیاستگذاری صنعت چاپ و کارگروه ها ی آن باید با مشارکت فکری و هم دلی  همه  دلسوزان، صاحب نظران و متخصصان و مجموعه هایی باشد که  به نحوی با صنعت چاپ مرتبط هستند، تکمیل شود تا  تصمیمی  که گرفته می شود تاثیر گذار باشد و همه خودشان را سهیم  بدانند و بتوانیم روش و فرایند ها را به شکلی اصلاح کنیم که بتواند  هر کدام از مجموعه ها, نقش خودش را به درستی ایفا  کنند. امید انتظار داریم  که شورای سیاستگذاری با ترکیب و تغییراتی که خواهد داشت ،با همکاری اصناف و مجموعه های مختلف بتواند به این هدف برسد .

در واقع الان اقداماتی در این زمینه صورت گرفته مثلا دیداری که با قائم مقام وزیر صنعت معدن و تجارت بوده ؟

بله, عقد تفاهم نامه و  تشکیل کارگروه مشترک دو وزارتخانه در جلسه پیشنهاد شد و در نهایت  تفاهم نامه ایی که تدوین شده بود امضا شد تا وزارت صنعت هم  بتواند نقش خودش را در عرصه چاپ  پررنگ تر کند. با بانک مرکزی هم مذاکراتی  انجام گرفت و قول همکاری  ورفع مشکلات دادند . گام بعدی مشارکت اقتصاد و  وزارت دارایی به این عرصه است و علاقه مندیم که مشارکت آنها را هم به شکلی جلب کنیم  با اعضا  کمیسیون های فرهنگی ,صنایع و معادن و اقتصادی مجلس هم مذاکراتی  انجام گرفته و از آنها دعوت کردیم با حضور و بازدید از چند چاپخانه بزرگ از نزدیک با مسائل ومشکلات صنعت چاپ آشنا شوند. در کنار  این کارها ، (مهم  ترین برنامه ما بحث تدوین  سند تحول صنعت چاپ در کشور است.)ما باید بتوانیم با مشورت همه مجموعه های صنعت چاپ، یک سند راهبردی داشته باشیم و  براساس  آن حرکت کرده و از حرکت های پراکنده در این حوزه جلوگیری کنیم .  اگر قرار است در صنعت چاپ موفق شویم باید نقشه راه داشته باشیم و  بر مبنای سند راهبردی حرکت کنیم و سند راهبردی را به عنوان میثاق حرکتی مان قرار  دهیم. فکر می کنم اگر این مشارکت ها و زیر ساخت ها انجام شود مقدم کارهای خوب بعدی خواهد بود .

قبل از اینکه به شورای سیاست گذاری بپردازیم، اشاره کردید به تفاهم نامه با وزارت صنعت و معدن  . در باره این تفاهم نامه توضیح دهید؛ یعنی قرار است بر اساس این تفاهم نامه چه اتفاقی در حوزه چاپ بیافتد ؟

 چند موضوع در این تفاهم نامه مطرح شده که دوستان در اتحادیه ها  و مجموعه صنعت چاپ علاقه مند بودند که اتفاق بیافتد .یکی بحث پروانه های صنعتی بود. صنعت چاپ یک صنعت است و براین اساس لازم است از مزایای پروانه های صنعتی برخوردار باشند .مانند  استفاده از برق صنعتی، و دیگر امکاناتی که همه صنایع از آن برخوردارند.در حال حاضر ضوابط  اجرایی این تفاهم نامه را آماده کنیم تا به تا به تصویب برسد و به مرحله  اجرا درآید.

مورد مهم دیگر برخورداری معافیت گمرکی صنعت چاپ برای ورودی ماشین آلات  است . با توجه به این که یکی موضوعات مهم این صنعت بحث نوسازی صنعت چاپ است ضرورت استفاده از معافیت گمرکی ماشین آلات وارداتی بسیار مورد توجه است  که در این تفاهم نامه هم دیده شده است. امروزه  ماشین آلات در صنعت چاپ در دنیا به سرعت در حال  تغییر و تحول است  و لازم است که ما هم همگام با همه دنیا در حوزه ماشین آلات به روز شویم . متاسفانه ما در این حوزه مقدار کمی دچار ضعف هستیم .

برخورداری از حمایت های پیش بینی شده در  کارگروه ویژه وزارت صنعت ، معدن و تجارت در حوزه هدفمندی یارانه ها از دیگر بندهای این تفاهم نامه است .که.در مورد سایر بخش ه هم مقرر شد در جلسه  کارگروه مشترک ارائه و تصمیم گیری شود .

به بحث  شورا ی سیاستگذاری بپردازیم .  تشکیل شورا در واقع نقطه عطفی در صنعت چاپ بود و تشکیل آن چنان مثبت بود  که وزیر فرهنگ وارشاد اسلامی دستور داد با توجه به جنبه های مثبت این شورا یک شورای یک شورای سیاست گذاری برای  صنعت نشر هم راه اندازی شود، اما علی رغم برنامه ها و مصوبه های خوبی که شورا داشت و دارد در مرحله  عمل ونشان دادن مصوبات و برنامه ها چندان موفق نبوده است. یعنی بخشی که باید به صنعت اعلام کند ما چه مصوبات وبرنامه هایی داشته ایم بسیار ضعیف عمل کرده است. البته برخی از نادوستان هم بر همین اساس نوشتند که شورا هیچ کاری در عرصه صنعت چاپ نکرده است. با توجه به همه بحث ها درباره برنامه های شورا و  ضعف های موجود بگویید .

شورا هم یک ویژگی های مثبتی داشته و با توجه به بررسی های بنده  چند ضعف هم داشته است. اولا شورا با حضور  وزارت ارشاد یعنی تنها بخش دولتی تشکیل می شد  و نمایندگان سایر دستگاه های موثر  دخیل نبودند. وزارت صنعت نماینده ای نداشت یا دعوت نمی شد و از بخش های دیگر غیر دولتی و صنفی هم  آنها که می توانستند وباید در شورا شرکت می کردند حضور نداشتند.از طرف دیگر باید پذیرفت  کاری که برای اولین بار در یک حوزه انجام می شود ممکن است نواقصی داشته باشد . شاید این اولین گام هایی بود که یک ساختار دولتی مثل وزارت ارشاد در کنار بخش خصوصی نشست و با همراهی و همکاری این بخش برنامه هایش را تعریف کرد. به هر حال مجموعه وزارت فرهنگ یک ساختار دولتی ست  و بر اساس قانون وظایفی دارد که می تواند به تنهایی تصمیم  بگیرد و اجرا کند منتهی اینکه آمده و ذینفعان این حوزه را دخیل کرده جای تقدیر دارد .

سپس در ابتدای امر ترکیب شورا باید به یک شکل مطلوبتری  اصلاح شود .این کار  با مشورت همه مجامع ها  وصنوف برای حل مشکلات صورت می پذیرد.  نامه ای به همه اساتید و خبرگان این حوزه نوشته و اعلام آمادگی شد  که اگر برای بهبود شورا پیشنهاداتی ی دارند چه در مورد ترکیب، چه در مورد و دستورالعمل و چه در مورد کارگروه ها  اعلام کنند . ما  هم از این پیشنهادات با روی گشاده استقبال می کنیم .در گام دوم  با توجه به اینکه صنعت چاپ با حجم گسترده ای  از موضوعات مواجه است و شورا نمی تواند به تنهایی در مورد این حجم گسترده تصمیم گیری کند، لازم است با تشکیل  کمیسیون ها و کارگروه های فرعی امور کارشناسی  لازم انجام گرفته داده و برای تصویب به شورا ارائه شود  .

برای نیل به این موضوع  کارگروه هایی تعریف شد که پس از تصویب نهایی اعلام می شود. اولویت های موضوعی  کارگروه ها هم شناسایی شد که امیدواریم با آماده شدن این مجموعه شورا  در دوره جدید که بعد از فروردین ماه برگزار خواهد شد بتوانند نقش موثری داشته باشد  

بنده  به آینده شورا خوش بین هستم و اگر دوستان همکاری و همراهی کنند می توانیم یک اتفاق خوب در این حوزه را شاهد باشیم .

اتفاقی که به نظرم در حوزه شورا باید می افتاد این بود که شورا اولا یک سخنگویی ندارد و یکی از بخش هایی که مقداری ضعف شورا را نشان می دهد ،اطلاع رسانی از برنامه ها ومصوبات است که کاملا مغفول ماند. برای این بخش چه برنامه ای دارید ؟

مسلما خروجی های  مهم شورا باید اطلاع رسانی شود  ولی لازم است برنامه های دقیقی برای این بخش تعریف شود. یعنی مواردی به عنوان برون داد اطلاع رسانی شود که مصوبات قطعی شوراست. در کشور  شوراهای زیادی وجود دارند مثل شورای  عالی انقلاب فرهنگی که مصوبات زیادی دارند ولی صرفا مصوباتی اطلاع رسانی می شود .

به طور مثال شورا به ضرورت آیین نامه ای می رسد منتهی اینکه آیین نامه در مرحله تصویب است، ممکن است لازم باشد اعلام نشود

من هم بحثم روی همین بحث آخر شماست. آنچه که شورا تصویب می و نهایی می کند وگر نه ممکن است در هر جلسه ای 5 موضوع مطرح شود و از 5 موضوع تنها دو موضوع بررسی و تصویب شود ؟

این نگاه در دستورالعمل جدید هم پیش بینی شده است. نکاتی که لازم است اعلام شود با هماهنگی رییس شورا اطلاع رسانی می شود. عرض کردم  که خود این امر نیاز به کار کارشناسی دارد. شورایی که در قبال آن ذینفعان زیادی هستند و  حقوقی دارند و از این تصمیمات تاثیر می پذیرند،  باید به گونه ای برنامه هایش اطلاع رسانی شود که این حقوق رعایت شود . اعتقاد دارم بعضی وقت ها اطلاع رسانی نامطلوب هم واقعا ضربه می زند. از این منظر هم عرض کردم پیش بینی های لازم شده است که این اتفاق بیافتد .

بحث دیگری دارم  که به تشکل ها مربوط است و به گونه ای هم در حوزه همان یکپارچگی مد نظر شماست. یکپارچه نبودن صنعت چاپ در تشکل ها خیلی بیشتر دیده می شود و در واقع گاهی باعث تنش هایی هم می شود. نمونه اش بحث چاپ دیجیتال است . انجمن چاپ دیجیتال با توجه به مشکلات تعداد اعضا از نظر مجمع امور صنفی نمی توانست  یک تشکل مستقل باشد . نظر مجمع این بود که این انجمن باید به یکی از تشکل های موجود صنعت چاپ بپیوندد. با توجه به اینکه موضع اصلی فعالیتی انجمن چاپ است بحث هایی بین دو اتحادیه پیش آمد که می خواستند این ساختار را زیر نظر خودشان داشته باشند  بحث هایی  که هنوز هم ادامه دارد. با وجود اینکه اتحادیه چاپخانه داران به عنوان تنها اتحادیه صنعت چاپ از سال 84 مجوز چاپ های دیجیتال را صادر می کند، ولی همچنان این بحث ها ادامه دارد . با این مقدمه نظرتان را درباره کارکرد ها و نقش اتحادیه ها در فضاهای تعاملی با مجموعه های حاکمیتی مثل وزارت ارشاد و وزارت صنایع بگویید ؟

مجموعه وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی نوع نگاهش این است که حتما مجموعه های اثر گذار صنفی  را در تصمیمات دخیل کند .در همه دنیا تشکل های اصناف نقش تاثیر گذاری در برنامه های کلان دارند. در تصمیم سازی های کلان برای هر صنعت یا صنف هیچ کدام یک از بخش ها قابل حذف نیستند . دوم اینکه یکی از مشکلاتی که در صنعت چاپ با آن مواجهه ایم متاسفانه اختلافاتی بود که در  زیر مجموعه های صنعت چاپ وجود داشت و همین امر اتحادیه ها  ومجامع را که باید به عنوان تسهیل کننده امور عمل کنندرا با مخاطراتی مواجه کرد . خاطرم هست آنجایی که همه مجموعه ها پای یک موضوع آمدند مثل همین بحث تفاهم نامه واقعا حضور یکرنگ همه اتحادیه ها خیلی موثر بود.  در جلسه با قائم مقام وزارت صنعت ، معدن و تجارت همه دوستان اتحادیه ها  و انجمن های صنفی چه در حوزه نشر  وچه  در حوزه چاپ حضور داشتند و همه به اتفاق یک خواسته را داشتند . خود این خیلی کمک می کند تا امور بهتر پیش برود. وقتی مسولان دولتی با مجموعه اصناف کنار هم قرار می گیرند و  دریک موضوع مهم که در آن منافع ملی هم دیده می شود همراهی می کنند تاثیر گذاری بیشتری دارد . نهاد های صنفی صنعت چاپ باید بپذیرند که تکنولوژی به سرعت رشد می کند و تغییرات مختلفی در این حوزه هر لحظه اتفاق می افتد. چیزی که تا حدودی مسلم است این که در آینده این صنف به صنعت تبدیل  می شود؛ امری که  تا حدودی در دنیا رخ داده و صنف چاپ از حالت صنفی به مجموعه های صنعتی تغییر شکل داده است. خود این نشان دهنده این است که باید همه دوستان اتحادیه ها بپذیرند که امکان تغییرات جدید وجود دارد و با نهایت درایت، خودشان را با این تغییرات وفق دهند . چاپ دیجیتال هم از این پدیده هاست و پدیده ای است که خیلی نو وارد عرصه شد و نهایتا هم لازم بود که به شکلی درون اتحادیه ها هضم شود .  این بحث در مجموعه دفتر امور چاپ هم در دستور کار است. بخشی از ضوابط و قوانین مربوط به شش سال قبل است و لازم است مورد  بازنگری قرار گیرد. از این منظر در دفتر یک کارگروه  ویژه از کارشناسان استان ها تشکیل شده است و یکی از سرفصل های کارگروه حقوقی شورا  هم همین مووضع است که پس از جمع بندی نظرات ، تصمیمات لازم اتخاذ خواهد شد. من اعتقاد دارم این مباحث ،مباحث  اصلی صنعت چاپ نیست؛ یعنی اینها مسایل جزئی این عرصه است و ما برای اینکه به صنعت چاپ کمک کنیم باید به مسایل کلان و اصلی بپردازیم و از پرداختن به جزئیاتی که به این عرصه آسیب می زند واقعا پرهیز کنیم .

یکی از بحث های صنعت چاپ به بخش هایی از این  صنعت مربوط می شود که در واقع زیر مجموعه هیچ یک از صنوف واتحادیه ها و تشکل ها نیستند .می دانید یک بخش عمده ای از فعالان صنعت چاپ فارغ التحصیلانی هستند که از دانشگاه های چاپ و  یا حتی از دانشگاه های دیگر فارغ التحصیل می شوند و وارد صنعت چاپ می شوند. بعضی از اینها در یک ساختار چاپی یا واحد چاپی مشغول نیستند، مثلا نمونه اش انجمن حمایت از توسعه صنعت چاپ است که تعدادی از فارغ التحصیلان را جمع کرده و البته مشکلات خاص خودشان را هم دارند. در مورد این بخش هم  لازم است برنامه ریزی هایی صورت گیرد. برنامه دفتر امور چاپ برای این بخش تاثیر گذار در صنعت چیست.

این مشکلی است که به صنعت چاپ محدود نمی شود . اگر به مجموعه فارغ التحصیلان دانشگاهی نگاه کنیم در همه حوزه ها با این مشکل روبرو هستیم. در کشور ما بسیاری از آموزش های دانشگاهی آموزش های کاربردی نبوده  و به شکل طبیعی فارغ التحصیل هم نمی تواند وارد بازار کار شود. در صنعت چاپ هم ما با این پدیده مواجهه ایم. این پدیده البته به نظام سنتی صنعت چاپ هم مربوط است و قطعا با رشد دانشگاه ها به مرور تعدادشان بیشتر هم خواهد شد. یکی از بحث هایی که ما به صورت جدی مورد بررسی قرار داده و در برنامه ریزی ها قرار داده ایم، بحث توسعه آموزش و فناوری است. ما به جد معتقدیم  این کارگروه  باید در زیر مجموعه شورا تشکیل شود .این کارگروه بیشتر نقش اش همین است که به شکلی از مجموعه چنین افرادی استفاده کرده، این افراد را وارد مجموعه کرده ، از توان این افراد استفاده کند و از داشته های اینان برای ارتقاء صنعت چاپ کمک بگیرد. تمام تلاش ما این است که به شکلی تمام مجموعه ها را که در این عرصه دخیل هستند وارد میدان کنیم و برایشان نقشی تعریف کنیم .

سوالی که برای من پیش آمد این است که حس می کنم منظور شما از یکپارچگی در صنعت چاپ تشکیل اتحادیه کشوری صنعت چاپ است یا یک تشکل فراگیر که همه صنوف چاپ را در برگیرد

 در بحث یکپارچگی، شاید یکی از راهکارها تشکل صنفی واحد باشد. در مورد  ساختار مطلوب نظام ها ی صنفی هم در سر فصل موضوعات یکی از کارگروه های کارگروهی شورا پیش بینی شده و لازم است  خود دوستان صنوف بیایند  و در مورد  این موضوع نظر بدهند. در حال حاضر راه همان است که عرض کردم ؛ یعنی ذینفعان و اثر گذاران باید در قالب سبد واحد همچون  یک کارخانه و یا مجموعه بزرگ اقتصادی  با بازوهای دقیق فکری کنار هم قرار گیرند و در مورد موضوعات مبتلابه  تصمیم گیرد و تصمیم سازری کند. مثلا در بحث مواد اولیه یک صنعت بزرگ باید بتواند پیش بینی بازار مصرفی اش را داشته باشد و صادرات را مدیریت کند . قطعا یک چاپخانه کوچک نمی تواند خودش به بحث صادرات ورود کند. باید این مساله تعریف شود و دولت هم کمک کند و این اتفاق بیفتد . چیزی که باید صورت گیرد تفکر کلان گر در حوزه های تولید ، مواد اولیه ، صادارت ، فروش و بازارهای هدف است . دراین صورت می توان به یکپارچگی رسید . باید صنعت بتواند ارزیابی کند که مثلا بازار هدف منطقه ای چقدر نیاز دارد ،چقدر  ما توان داریم، درکدام حوزه ها نیاز به سرمایه گذاری داریم و .... اگر با یک نگاه یکپارچه و دقیق به این مسئله نگاه کنیم بهتر می توانیم قعالیت مان را مدیریت کنیم .نظر من ناقض  آن تشکل سراسری نیست. برخی دوستان ممکن است اعتقاد داشته باشند که آن تشکل  هم می تواند موثر باشد، اما موضوع بحث ما فعلا این موضوع نیست .بحث ایجاد یک سبد واحد تصمیم گیری است ؛ مجموعه ای که بتواند به صورت واحد در این حوزه تصمیم گیری کند، همراهی کند و در حقیقت با شناسایی ظرفیت ها و تصمیمات بتواند  با دقت نظر واحد تصمیمات مطلوب بگیرد .

منتشر شده توسط اخبار چاپ در تاریخ ۱۳۹۱ شنبه ۲۶ اسفند