پایان ناکارآمدی های دفتر امور چاپ


عملکرد سرپرست دفتر امور چاپ در زمانی طولانی حدود 3 سال در این دفتر، اگرچه نکات مثبتی دارد ، اما نکات منفی آن چنان پررنگ و واضح اند که بسیاری از فعالان حوزه چاپ حضور وی در این مدت طولانی را غیر قابل قبول می دانند.

  کیانوش تهرانی - سرپرست معاونت امور فرهنگی  وزارت ارشاد بالاخره دست به کار شد و تغییرات مد نظر خود را در حوزه معاونت آغاز کرد. تغییراتی که حتی بهمن دری هم با همه مخالفت هایی که با مدیران دوره محسن پرویز داشت اعمال نکرد.

زنگ تغییرات در این معاونت از زمانی به صدا درآمد که دو تن از مدیران دفتر امور چاپ و سپس خود سرپرست سه ساله آن از سوی مراجع قضایی بازداشت شدند. علت را خیلی ها پیش از این می دانستند؛ مسائل مالی و اتهام پولشویی. سرپرست دفتر امور چاپ اما خیلی زودتر از همه گمانه زنی ها آزاد شد تا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که همزمان درگیر دو پرونده دیگر در سازمان امور سینمایی بود در این همه مشکل یکباره آچمز نشود.

مدارای سرپرست معاونت امور فرهنگی با مدیر متهم به اختلاس دفتر امور چاپ تا آنجا پیش رفت که وی در گفتگویی با خبرگزاری مهر خبر از ابلاغ حکم مدیر کلی خود داد و البته وعده اعلام برنامه ها در دوره مدیرکلی خود. گویا جناب سرپرست را توهم برداشته بود که در روزهای پایانی حضورش حکم مدیر کلی برایش می زنند و با این حکم هم در دفتر امور چاپ می ماند و هم مدیر کلی را تجربه خواهد کرد. امری که زودتر از آنچه سرپرست محترم در خیال ساخته و پرداخته بود وارونه شد و سرپرست محترم با همان حکم سرپرستی روانه منزل شد.

به هر حال سرپرست دفتر امور چاپ حالا جایش را به کسی داده است که از ابتدا حکم مدیر کلی از وزیر ارشاد گرفته است و چیزی به نام سرپرست وجود ندارد.اما  مهم  بررسی کارنامه و پرونده کسی است که در یک اقدام بی سابقه سه سال در جایگاه مدیر کلی دفتر امور چاپ سرپرست بود. نفس سرپرستی در یک اداره یا معاونت یا حتی وزارت از نظر قانون اداری کشور می تواند در دو دوره سه ماهه تکرار شود و پس از آن حکم سرپرستی برای کسی از نظر قانونی اشکال دارد و مدیران مربوطه باید در این  زمینه پاسخگو باشند که چنین عمل غیر قانونی ای را چگونه پاسخ خواهند گفت.

عملکرد سرپرست دفتر امور چاپ  در زمانی طولانی حدود 3 سال در این دفتر، اگرچه نکات مثبتی دارد ، اما نکات منفی آن چنان پررنگ و واضح اند که بسیاری از فعالان حوزه چاپ حضور وی در این مدت طولانی را غیر قابل قبول می دانند.

برگزاری یک دوره پرینت پرموشن، برگزاری کنفرانس مدیریت کیفیت،برگزاری طرح ملی آموزش صنعت چاپ، برپایی میزگردهای تخصصی صنعت چاپ از جمله برنامه های اجرا شده در دوره سرپرستی یوسف افراش در دفتر امور چاپ است.

در کنار همین برنامه ها – که خود این برنامه ها هم دارای ضعف های اساسی بودند- دهها برنامه هم یا به فراموشی سپرده شدند یا به گونه ای انجام شدند که برگزار نشدن شان بهتر از این نوع برگزاری بود.

دوره های آموزشی پرینت پرموشن که از زمان مدیر کلی جلال ذکایی در دفتر امور چاپ آغاز شده بود و  دو دوره هم با موفقیت در تهران و مشهد برگزار شده بود برای سومین دوره به یوسف افراش سپرده شد. در حالی که انجمن حمایت از توسعه صنعت چاپ دو دوره این دوره آموزشی را به عهده داشت بدون هیچ گونه دلیلی دوره سوم و در واقع دوره تکمیلی به موسسه دیگری واگذار شد در حالی که هزینه های دو دوره پیشین هم به انجمن پرداخت نشد. در سومین دوره یعنی دوره تکمیلی قرار بود جمعی از اساتید حوزه چاپ با حضور یکماهه در کشور آلمان ضمن فراگیری برخی از آموزش های عملی، بازدید های گسترده ای هم از چاپخانه های مهم این کشور داشته باشند. برگزاری این دوره به موسسه ای خصوصی واگذار شد و مقرر شد این موسسه برنامه ریزی برای حضور ، امکانات رفاهی ، اقامت، حمل ونقل و دیگر ملزومات را انجام دهد. پس از مشکلات اولیه ای که در ایران برای گروه پدید آمد در کشور آلمان هم دوران سختی بر اساتید ایرانی گذشت.

 در حالی که اعضای گروه نیمی از هزینه حضور را پرداخت کرده بودند  و مقرر شده بود نیمی از هزینه ها را دفتر امور چاپ به عهده بگیرد ، اساتید ایرانی از آلمان پیام هایی به برخی از همکاران داخلی خود مخابره کردند که نشان از رها شدن گروه به حال خود داشت. پس از ده روز حضور گروه، جمعی از فعالان و مدیران به آلمان رفتند تا به بررسی اوضاع بپردازند. چیزی که مورد تایید گروه بازرس هم قرار گرفت این بود  که موسسه مربوطه حتی از تامین مراقبت های اولیه مورد نیاز گروه هم خودداری کرده بود و اساتید از این امر گلایه بسیار داشتند.

این درحالی بود که انجمن حمایت از توسعه صنعت چاپ در طرح خود برای برگزاری سومین دوره هزینه ای به مراتب کمتر از هزینه اعلام شده از سوی موسسه برگزار کننده اعلام کرده بود، ولی دفتر امور چاپ با کنار گذاشتن طرح انجمن، طرح موسسه مذکور را که با دوبرابر طرح انجمن پذبرفت و اجرا کرد.

کنفرانس مدیریت کیفیت در صنعت چاپ هم اگرچه برگزار شد، اما چیز ی نبود که فعالان صنعت چاپ در پی اش بودند. کنفرانسی بدون برنامه ریزی  اصولی و در خور صنعت چاپ و خروجی نه چندان مناسب، گلایه های بسیاری از فعالان صنعت چاپ را در پی داشت. از جمله نشریات صنعت چاپ آن را کنفرانس کیفیت بی کیفیت نام نهادند. سالن های خالی  از نفرات کنفرانس، اجرای برنامه ها بدون توجه به برنامه ریزی اعلام شده و فعالیت  و عملکرد ضعیف دبیرخانه کنفرانس از جمله نکات منفی این کنفرانس بود.

طرح ملی آموزش صنعت چاپ هم در طول یکسال بدون هیچ گونه اطلاع رسانی تنها زمان را سپری کرد و جز نشستی  در روزهای پایانی سرپرستی افراش، خروجی چندانی نداشت. این مقاله قصد واشکافی این طرح را ندارد ؛ چرا که تنها اطلاعات موجود در این زمینه همان اطلاعات نشست خبری سرپرست محترم است که با توجه به عملکرد نه چندان مطلوبش چندان شایسته اعتنا نیست.

این طرح توسط مرکز آموزشی شماره 5  و موسسه مذکور در دوره پرینت پرموشن اجراشد و در حال حاضربه دلیل نداشتن شفافیت مالی روشن در قراردادها و دریافت نکردن محوزهای لازم از دانشگاه جامع علمی - کاربردی مشکلاتی برای این مرکز پدید آورده است و برخی از فعالان احتمال انحلال این مرکز را هم مطرح می کنند. در این نشست ادعا شده است که بیش از 600 نفر در سراسر کشور آموزش دیده اند و این امر با توجه به نظر برخی از فعالان استانی حوزه صنعت چاپ با واقعیت ها مطابقت ندارد یا برخی اعلام کرده اند که آموزش ها به نیروهای تخصصی ارائه نشده است.

برگزاری نشست های تخصصی صنعت چاپ هم که به بهانه دویستمین سال ورود صنعت چاپ به کشور برنامه ریزی شد دیگر جای هیچ حرفی نمی گذارد. این نشست ها که شمارش به تعداد انگشتان یک دست هم نرسید با استقبال سرد فعالان روبرو شد. نشست هایی که در نخستین آن تنها 15 نفر – از جمله کارکنان دفتر امور چاپ و اعضای گروه برگزار کننده- و نشست های بعدی با حضور 3 تا 4 نفر – آنهم تنها همان برگزار کنندگان برگزار شد و خروجی مناسبی نداشت.

برگزاری جشن دویستمین سال ورود صنعت چاپ در کشور هم حدیث مفصلی است از این مجمل. در همه کشورهای دنیا برای برنامه هایی چون دویستمین سال تولد یک نویسنده یا یک اثر یا  یک صنعت جشن های مفصلی تدارک می بینند و تمام یکسال خود را به جشن و ارائه برنامه ها برای معرفی و گسترش اطلاعات و تشویق و ترغیب مردم برای حضور می پردازند، امری که به همه دلایل بالا مورد غفلت واقع شد و جشنی نه چندان مناسب دویست سال صنعت چاپ در حد یک گردهمایی خلاصه شد.

حذف روز ملی صنعت چاپ از تقویم کشور و حواله کردن برنامه روز ملی به دو ماه پس از آن برگ دیگری از این درخت بی بار است.

راه اندازی شواری سیاستگذاری صنعت چاپ که در همین دوره اتفاق افتاد و می توانست برگ برنده ای در کارنامه فعالیتی سرپرست دفتر امور چاپ تلقی شود هم با ارسال نامه وی به مجمع امور صنفی- بر خلاف مصوبه صریح شورا- درباره پیوستن انجمن چاپ دیجیتال به اتحادیه چاپخانه داران به نکته و نقطه منفی تبدیل شد.به گونه ای بسیاری از اعضای شورا در برابر وی قرار گرفتند و حتی رییس وقت شورا هم در تذکری این امر را خلاف آیین نامه شورا اعلام کرد.

نقش دفتر امور چاپ در همه این برنامه ها به شدت پر رنگ است و کسی نمی تواند انکار کند که موفقیت یا عدم موفقیت این برنامه ها به ناکارآمدی مدیران این دفتر در دوره گدشته باز می گردد.
عملکرد ضعیف مدیریتی و نظارتی سرپرست  دفتر امور چاپ در زیر مجموعه خود هم جای بسی تامل دارد. از هم گسیختگی عملکرد مدیریتی و عدم تطابق دستورات با اهداف سازمانی و نداشتن تخصص کاری در حوزه صنعت چاپ از سوی سرپرست، مدیریت کاربردی را از دست وی خارج کرده بود .
  به هر حال سکان این دفتر به مدیر تازه ای سپرده شده است و امیدورایم که بدون حاشیه ها و نقاط منفی گذشته این دفتر بتواند در خدمت گذاری و کمک به رفع مشکلات این صنعت مهم و کلیدی موفق باشد.

 

منتشر شده توسط اخبار چاپ در تاریخ ۱۳۹۱ شنبه ۲۳ دي