در پی تجاوز به حریم آموزشی دوره های صحافی پیشرفته
کلاس آموزشی، قربانی مطامع صنفی شد


متاسفانه در روزهای گذشته یكی از دوره‌های آموزشی كه اتفاقا از دوره‌های موفق آموزشی به حساب می‌آید، با بی‌تدبیری برخی افراد صنفی و صرفا به بهانه احقاق حق خویش به تشنج گرایید و كام بسیاری از علاقه‌مندان به این صنعت فرهنگی را تلخ كرد.



آموزش یكی از موضوعاتی است كه در سال‌های اخیر ترجیع‌بند كلام بسیاری از دست‌اندركاران صنعت چاپ كشور قرار گرفته است. از طرفی اهمیت موضوع آموزش موجب شده، هر یك از نهادهای دولتی و غیردولتی سعی كنند به فراخور توان و بضاعت خویش در این راه گام بردارند.
اما متاسفانه در روزهای گذشته یكی از دوره‌های آموزشی كه اتفاقا از دوره‌های موفق آموزشی نیز به حساب می‌آید، با بی‌تدبیری برخی افراد صنفی و صرفا به بهانه احقاق حق خویش به تشنج گرایید و كام بسیاری از علاقه‌مندان به این صنعت فرهنگی را تلخ كرد.
من نیز همراه با كسانی كه اخبار صنعت چاپ را پیگیری می‌كنند با انتشار این خبر متاثر شدم، اما تصور می‌كنم ابراز تاسف به تنهایی نمی‌تواند مانع از تكرار حركت‌های زشت و زننده‌ای از این دست باشد و بر فعالان و اهالی صنعت چاپ کشور است که با بررسی علل و عوامل شكل‌گیری این اتفاق، از عوامل خدشه‌دار شدن حریم مقدس فضای آموزشی جلوگیری نمایند.
1- آنچه از ظواهر امر بر می‌آید داعییه متعرضین به حریم آموزشی مبنی بر اعتراض به پایمال شدن حقوق خود در خرید دستگاه چاپ ـ فارغ از بحق بودن یا نبودن اعتراض فوق ـ است. این گروه به خود اجازه داده‌اند فضای دوره‌ی آموزشی را (به این بهانه كه متشاكی ایشان اسپانسر كلاس آموزشی مورد نظر بوده است) بهم ریخته و از این فرصت استفاده كنند تا به حقوق قانونی خود برسند. حال سوال اینجاست كه اگر قرار باشد هر كسی که حقوق قانونی خویش را در معرض خطر می‌بینند، تصمیم بگیرد راسا به احقاق حق خود بپردازد و بدون توجه به ظرفیت‌های قانونی كشور حقوق مورد ادعای خود را مطالبه نماید، آیا حضور و وجود قوای انتظامی و قضایی موضوعیت خواهد داشت؟
2- یكی از دلایل تشكیل شوراهای حل اختلاف در اتحادیه‌های صنفی، جلوگیری از ازدیاد پرونده‌های قضایی و مشكلات مربوط به اطاله دادرسی و كمك به حل‌وفصل اختلافات صنفی در مراحل ابتدایی است. اما با كمال تاسف، عدم كارآیی شورای مزبور در اتحادیه چاپخانه‌داران تهران موجب شده است تا نه تنها شاهد اتفاقاتی اینچنین باشیم، بلكه با درج مقالات از پیش طراحی شده فضای صنفی مشوه و آلوده به تخلفات عدیده جلوه داده شود. در نتیجه همگان را با این سوال جدی مواجه سازد: اتحادیه‌ای كه از حل اختلافات جزئی اینچنینی عاجز است چگونه می‌خواهد از پس حل مشكلات بزرگ صنفی كه گریبان این حوزه را گرفته است، برآید؟ آیا وظیفه اتحادیه تنها پرداختن به شعارهای قدیمی نخ‌نما شده نظیر: گردش مالی چند صد میلیاردی و صنعت اول و دوم و سوم بودن و صنعت مظلوم و... است؟
3- از نكات زشت و زننده این حركت، اقدام ناشایست ایشان (متعرضین به کلاس آموزشی) در برنامه‌ای بود كه مدرس و مربی این دوره نه یك ایرانی، بلكه معلم آلمانی بود. (البته ناگفته پیداست كه این حركت در هر حال مورد نكوهش و تقبیح است چه در حضور مدرس ایران یا غیر ایرانی) اما فكر می‌كنید، این معلم آلمانی پس از بازگشت به كشورش چه خاطره و ارمغانی از فضای صنعت چاپ ایران را به همراه خواهد برد؟
4- آخرین نكته این كه اگر این اتفاق با نكوهش اهالی چاپ و دلسوزان صنف مواجه نشود، بیم آن می‌رود در آینده نیز شاهد نظایر این حركت در سایر تجمعات و همایش‌های صنفی و رسمی چاپ باشیم. چنان‌که هر کسی به خود اجازه دهد که با بهانه‌های واهی و یا حتی به حق، براساس صلاحدید خویش عمل کرده و حقوقی دیگران را زیر پای گذاشته و پایمال سازد.
به امید روزی كه قداست، پاكی و حریم آموزشی هیچگاه و تحت هیچ شرایطی جولانگاه مطامع شخصی یا اختلافات صنفی نشود.
جلال ذكاییٍ


منتشر شده در تاریخ ۱۳۸۹ جمعه ۲ مهر