تلاش ما این بود که با نایب رییس اتحادیه چاپخانهداران درباره این نمایشگاه و انتقاداتی که نسبت به آن وجود داشت، گفت و گو کنیم اما مصطفی تینای تهرانی تمایلی به این بحث نداشت و ترجیح داد به بررسی وضعیت کلی صنعت چاپ بپردازد. تهرانی میگوید: صنعت چاپ با اوضاع فعلی بعید است بتواند جایگاه خود را در منطقه حفظ کند چه برسد به اینکه بخواهد به اهداف سند چشمانداز دست پیدا کند.
نمایشگاه بینالمللی چاپ تهران امسال در چه سطحی بود و با دورههای قبل چه تفاوتهایی داشت؟
شاید خیلی جالب نباشد با مساله نمایشگاه چاپ به صورت مقایسهای برخورد کنیم چون آمار و ارقام خیلی دقیقی از همه مسائل در دست نیست. مطالب مقایسهای هنگامی اثرگذار است که بر آمار مستند متکی باشد اما چون فعلا آمار آنچنان متقنی از همه مسائل در دست نیست، مقایسهای صحبت کردن شاید خیلی جالب نباشد. بنابر این ترجیح میدهم فقط درباره مباحث کلی این نمایشگاه صحبت کنم. با توجه به اینکه در وضعیت فعلی جامعه اقتصادی ایران، صنعت چاپ از زاویه تصمیمسازان مملکت مورد غفلت قرار گرفته، ما نباید به عنوان اتحادیه چاپخانهداران تهران، هیچ فرصتی را مورد غفلت قرار دهیم و از هر فرصتی برای بهبود شرایط استفاده کنیم تا بتوانیم بخشی از مشکلات این صنعت را برطرف کنیم. ما شرکت در نمایشگاه را برای اتحادیه ضروری میدانیم و سعی میکنیم همه ساله حضور داشته باشیم و در عین حال هدف ما این است که بتوانیم بر تصمیمهایی که گرفته میشود اثرگذار باشیم تا شاید مظلومیتی که دامن صنعت چاپ را گرفته تا حدی برطرف شود.
در مورد نمایشگاه امسال هم تلاش کردیم در حد توان و امکانات خود تاثیرگذار باشیم و تفاوتهایی با گذشته داشته باشیم به عنوان مثال طی دو سال اخیر سعی کردهایم یکی دو سمینار آموزشی برگزار کنیم و فکر هم میکنیم بازتابش برای جامعه صنعت چاپ مفید بوده است.
در نمایشگاه امسال چه اتفاقات قابل توجهی رخ داد؟
تمایل ندارم وارد ریز این مسائل بشوم چون همواره وظیفه خود دانستهام که به رشد و تعالی این نمایشگاه کمک کنم و سعی کنم بهتر برگزار شود ولی در درون، حرفها و انتقاداتی هست که جای مطرح کردن آن اینجا نیست و باید در جای خود مورد بررسی قرار بگیرد. همواره اقدامات و تلاشهایی صورت گرفته تا این نمایشگاه در مسیر اصلیاش قرار بگیرد و الان هم نمیتوانم خیلی آن را باز کنم ولی به نظر من بستری که برای صنعت چاپ فراهم شده در شأن این صنعت نیست.
از جمله مسائلی که در نمایشگاه مطرح میشد، یکی این بود که نمایشگاه بیشتر شبیه به یک فروشگاه بزرگ بود. فکر میکنید دلیل این مساله چیست؟
این سوال شما در خود مقداری نقد دارد! ما چنین نظری نداریم. نمایشگاه، یعنی ایجاد فرصت برای جلوه ویژه که در این جلوه ویژه، اهالی باید خود را مطرح کنند و از فرصت نمایشگاه برای رساندن پیامشان استفاده کنند. من به عنوان یک عضو اعتقاد دارم که صنعت چاپ، صنعتی فراگیر و آیندهساز است که با رشد تکنولوژی جامعه امروز بشری عجین شده و همه کسانی که در این صنعت هستند، باید فرصتهایی مانند نمایشگاه بینالمللی را غنیمت شمرده و از آن استفاده کنند تا جلوهای از کار، تلاش و هنر خود را به نمایش بگذارند. حالا این زمینهها چقدر فراهم بوده است، باید ریزهکاریهایش را از کسانی بپرسید که در نمایشگاه نقش بیشتری داشتهاند چون من اینجا یک مقدار موضع انتقادی دارم و بیش از این صحبت نمیکنم!
اگر موضع انتقادی مطرح شود، در راستای رشدی که مد نظر دارید بهتر است...
من مسائل ریشهایتری را میبینم که ترجیح میدهم الان درباره آنها صحبت نکنم اما میخواهم اینجا از فرصت استفاده کنم و به استعفای آقای ذکایی بپردازم. من به طنز به یکی از همکاران گفتم که این شماره نشریه داخلی اتحادیه «ذکایی نامه» است! چون مطلبهای زیادی درباره ایشان در این شماره داریم. من همه جا گفتهام و در سرمقالههای نشریه مرتبا اشاره میکنم که تصمیمسازان مملکت باید به صنعت چاپ، نگاه مجددی داشته باشند. سی سال است که درباره صنعت چاپ غفلت شده و شأن و جایگاه مناسبی برای آن در نظر گرفته نشده است. متاسفانه هیأت دولت و مجلس با این مساله برخورد مناسبی نداشتهاند. حتی خود جامعه صنعت چاپ هم قدر و منزلت صنعتی را که در آن حضور دارد، به تمام معنا ادا نکرده است. صنعت چاپ از همه جهات باید مورد توجه و بازنگری قرار گیرد که رفت و آمد یک مدیر نتواند آنقدرها بر آن اثرگذار باشد. ما طالب این هستیم که وزارتخانه مربوطه یا مجلس برای این صنعت فکری بکنند. آقای ذکایی با نهایت تاسف در روزهای آخر به چیزی اعتراف کردند که ما از مدتها قبل آن را فریاد میکردیم. من در سرمقالههای قبلی نشریه «گزارش چاپ» اشاره داشتم که کسی که متولی صنعت چاپ میشود، باید نسبت به آن عرق داشته باشد. اگر فرصتی هست، اگر جایی باید نامی از صنعت چاپ برده شود، کسی که مسئول و متولی صنعت چاپ است، باید حضور فعال و حساسیتی با درجه بالا داشته باشد تا بتواند از این صنعت دفاع کند. متاسفانه همین طور که آقای ذکایی هم اعتراف کردند، وزارت ارشاد توان و ظرفیت برخورد با این صنعت را ندارد در نتیجه این صنعت با وضع فعلی بعید است که بتواند جایگاه خود را در منطقه حفظ کند چه برسد به اینکه به اهدافی که در سند چشم انداز ترسیم شده دست یابد. با این وضعیت ما هرگز به آن اهداف نخواهیم رسید چرا که ابزار لازم را برای رشد این صنعت فراهم نکردهایم. این صنعت از همه جهات مستضعف است و ضعیف نگه داشته شده مثل چند دونده که به یکی کفش آدیداس بدهند و به دیگری گیوه بدهند و بعد بگویند بدوید، خب مسلما آن که کفش بهتری دارد، بهتر میتواند بدود.
با صنعت چاپ در این سی سال چنین رفتاری شده است. یک مشت گیوه کهنه دادهاند و میگویند بدو!
صنعت چاپ از همه جهت بر سر راه خود چالش، تنش و محدودیت میبیند و به جای اینکه به آن امکانات بدهند، همه امکاناتی را که به صنعتهای دیگر دادهاند، از این صنعت گرفتهاند. اگر یک نفر دارای پروانه صنعتی از وزارت صنایع است و میتواند ماشین صنعتی خود را به راحتی از گمرک بیاورد، یک مدیر چاپخانه باید با پرداخت مبلغی مضاعف این کار را انجام دهد. اگر بخواهد از تبصرههای قانون کار استفاده کند، باید یک مقدار بیش از دیگران بدهد چون صنعتی نیست و کارت وزارت صنایع ندارد. اگر میخواهد از معافیت مالیاتی برخوردار شود، باز هم موانعی دارد. الی ماشاءالله سنگ و چفت و بست و زنجیر به پای این صنعت بستهاند و توقع رشد و انتظار همپایی با کشورهای همسایه مثل ترکیه و امارات را هم دارند. باید تحول از درون و در دیدگاههای مسئولان و تصمیم سازان به وجود بیاید. ما در اتحادیه به عنوان یک انجمن مردم نهاد، سالهاست داریم این مطالب را فریاد میزنیم. آقای ذکایی به عنوان یک نماینده و مدیر دولتی به همین یافتهها رسیدهاند. پس لازم است یک بار دیگر در شرح وظایف وزارت ارشاد در مورد صنعت چاپ بازنگری شود و مجلس به این قضیه رسیدگی کند.
صنعت چاپ به خیلی مسائل وابسته است و صحیح نیست که فقط دید فرهنگی به آن داشته باشیم. فکر میکنید راه حلی وجود دارد که متولی این صنعت بین بخشی باشد و مثلا وزارت صنایع، بازرگانی و ارشاد بتوانند کمیته مشترکی برای آن تشکیل دهند؟
اصلا پیشنهاد ما این است. قبلا هم گفتهایم که حتما باید چنین کاری انجام شود. در سایر قسمتها هم همین طور است. شاید با یک برنامهریزی از قبل تعیین شده، خواستهاند اینجا را ضعیف نگه دارند وگرنه با هیچ صنعتی در مملکت اینطور برخورد نشده است. واقعیت این است که یک وزارتخانه فرهنگی نمیتواند یک صنعت را با خود بکشاند.
امکان تشکیل چنین کمیتهای چقدر وجود دارد؟
خیلی راحت. ببینید، تصمیمسازان این مملکت باید در هیأت دولت و مجلس به این مساله توجه کنند. اگر واقعا به باور عمومی برسیم، میشود. اگر بخواهند تنها فرهنگ این مملکت را هم رشد دهند، باز هم این ابزار کافی نیست، چه برسد به اینکه این صنعت مربوط به سایر صنایع است. من بارها گفتهام که راه توسعه تمامی طرحها، صنعت چاپ است و برای رشد تجارت و صنعت این مملکت، باید به سکوی پرواز توسعه یعنی صنعت چاپ فکر کنیم.
اگر میخواهیم زعفران، خرما و عناب ایران را معرفی کنیم، تنها از طریق چاپ و بستهبندی پیشرفته امکان پذیر است.
امروز بدون صنعت چاپ و بستهبندی، هیچ صنعتی وجود ندارد. وزارت ارشاد فقط کتاب و مطبوعات و فرهنگ مکتوب را میبیند، اما ما از کل صنعت چاپ صحبت میکنیم؛ از کارتنی که میتواند از بزرگترین تا کوچکترین کالاها را در خود جای دهد و... هر صنعتی را که تصور کنید، از صنعت چاپ عبور میکند بنابراین نباید به چنین صنعتی ساده نگاه کرد و بودجهای را به آن اختصاص داد که لبخند بر لب صاحبنظران مینشاند! با این بودجه میخواهند با چاپی رقابت کنند که در دنیا مهمترین صنعت است.
وضعیت سال 88 صنعت چاپ را چگونه میبینید؟
با توجه به آمارهایی که خیلی ضعیف به دست ما میرسد، من نمیتوانم خیلی درباره این مساله صحبت کنم. ضربالمثلی هست که میگوید چهارشنبه یکی گم میکند، یکی پیدا میکند. ما فراز و نشیبها را میبینیم. یک مقدار ریزش داریم و یک مقدار هم رویش اما به طور کلی افق، بسیار روشن و امیدوارکننده است. آنچه که ما توانستهایم مقدمات آن را در اتحادیه در حد توان خود آماده کنیم، فضای رشد و توسعه است.
برای رسیدن به این اهداف، امسال چه تمهیداتی در اتحادیه اندیشیده شده است؟
اتفاق بسیار میمون و مبارکی که افتاده، تشکیل هستههای آموزشی و تشکیل اولین دوره کلاسهاست اما آنچه به طور جدی در حال گسترش و پیام رسان کارآمدی این صنعت است، تشکیل اتاق فکر است که در آن از نظرات کارشناسان و فرهیختگان این صنعت استفاده میکنیم تا بستری برای حضور اندیشمندان و صاحبنظران دلسوز این حوزه فراهم شود.
این کلاسها را در راستای دانش افزایی عمومی اعضا فراهم کردهایم، حتی تلاش کردهایم درباره نحوه سرمایهگذاری هم آموزشهای لازم به اعضای اتحادیه داده شود. این کارها در شرح وظایف روزانه اتحادیه نیست اما اتحادیه با همه کمبودها توانسته بیش از آنچه در شرح وظایفش آمده است، کار کند. بنابراین تلاش میکند بهروز باشد و اطلاعرسانی کند. این صنعت - چه بخواهیم و چه نخواهیم - یک صنعت برتر و بالقوه توانمند است. از این رو وقتی بستر فراهم شد و افراد فرهیخته وارد این عرصهها شدند، چاپ هم به زندگی مردم وارد میشود.
امروز مطبوعات ما با اینکه بر سر همین سفره نشستهاند، اما روز ملی صنعت چاپ را فراموش میکنند. همه مردم از دانشگاهی گرفته تا افراد عادی، با صنعت چاپ در ارتباطند اما روز ملی آن فقط در میان اعضای صنف برگزار میشود. به هر حال باید تلاش بیشتری از سوی همه دستاندرکاران صورت گیرد تا این صنعت از مظلومیتی که گریبان آن را گرفته رها شود.
منبع: چاپ و توسعه