بخش عمده مصرف کاغذ در حوزه فرهنگ به نشر و مطبوعات اختصاص دارد و از این رو دولت وقت از ترس گران شدن ناگهانی قیمت کاغذ و شوکی که به حوزههای مطبوعات و کتاب پس از حذف یارانه وارد میشود عطای حذف را به لقایش بخشید و ادامه یارانهها را تصویب کرد. استدلال مسئولان وقت این بود که قیمت کاغذ از هر کیلو 300 تومان دولتی به بیش از 1000 تومان خواهد رسید و ناشران توان پرداخت این مبلغ را ندارند. همان زمان برخی از صاحب نظرانی که واقع بینتر بودند و چشمانداز روشنی پیش چشم میدیدند، این شوک را موقتی دانسته و مسئولان را به این اقدام ترغیب کردند، اما ترس از این که دولت متهم به ورشکستگی ناشران نشود آنان را به احتیاط بیشتر و عقب راندن اتفاق و رخدادهایی که میبایست رخ دهد ناگزیر کرد.
حالا قیمت کاغذ واقعی است و جز شوک بزرگی که در سال 86 قیمت آن را ناگهان به مبلغ غیرقابل باور 33 هزار تومان برای هر بند رساند، بازار با ثبات به کار خود ادامه میدهد و جز نوسانات دو تا سه درصدی اتفاقی را شاهد نیست. قیمت کتاب هم با افزایش قیمت کاغذ افزایش قابل ملاحظهای داشته، اما غیر قابل کنترل و دست نیافتنی نیست.
کاغذ؛ برزخ ماندن یا رفتن
در همه سالهایی که دولت برای واردات کاغذ یارانه پرداخت میکرد علاوه بر دستگاه عریض و طویلی که برای آن وجود داشت و فسادی که از قبل این بودجه هنگفت پدید آمده بود بسیاری از فعالان حذف این یارانه را عاملی برای واقعی شدن فعالیتها و گامی برای رسیدن به نشر حرفهای تلقی کرده و مدام داد سخن میدادند که از بیش از شش هزار ناشر موجود که به منبع یارانه متصلند و هویتشان نشر نیست و تنها حدود هزار ناشر وجود دارد که کارشان نشر است و دغدغهای جز این ندارند و ادامه حیات این سیستم با حذف این ناشرهای چسبیده به یارانه ممکن خواهد شد.
بحرانی که حذف را تسریع کرد
در سال 83 و یک سال پس از تصمیم دولت برای ادامه حیات یارانه کاغذ، بحرانی در این عرصه رخ داد که ضرورت حذف را بیش از پیش نمایان کرد. وزارت ارشاد و وزارت بازرگانی به عنوان دو دستگاه متولی واردات کاغذ به دلیل تأخیر در گشایش اعتبار مورد نیاز برای واردات کاغذ مورد نیاز با قیمتهای بازار جهانی روبهرو شدند که سه برابر قیمتهای پیشین بود اما به دلیل نبود اعتبار لازم از واردات اجتناب کردند و به تولیدات داخلی و موجودی انبارها کفایت کردند و همین امر علاوه بر کاهش فعالیتها به افزایش چهار برابری قیمت کاغذ در بازار داخلی منجر شد.
زمستان سال 83 دوره آزمایشی اجباری حذف یارانه کاغذ برای نشر ایران بود و نشان داد که ناشران واقعی در این شرایط هم به کار خود ادامه میدهند و ناشران چسبیده به یارانهها فعالیتهای اندکشان را تا بهبود اوضاع تعطیل کردند که تجربه خوبی برای همگان در پی داشت و دولت نهم را که کمی سرسختتر از دولت پیشین بود مجاب کرد که میتوان یارانه را حذف کرد.
افزایش قیمت؛ نتیجه طبیعی
در شرایطی که افزایش قیمت 20 تومانی بنزین به افزایش 100 درصدی برخی از کالاها و خدمات منجر میشود، سادهانگارانه است که تصور کنیم با قطع یارانه کاغذ نباید قیمت کتاب افزایش پیدا کند.
به عقیده کارشناسان و فعالان حوزه نشر افزایش 15 تا 20 درصدی قیمت کتاب به تبع افزایش قیمت کاغذ و خدمات جانبی، طبیعی است، اما افزایش بیش از این میزان حاصل سودجویی افرادی است که در دسته دوم ناشران قرار میگیرند و همچنان به دنبال مفری برای ادامه حیات خویش میگردند.
به عقیده محمد کاظم شمس، مدیر انتشارات بوستان کتاب قم افزایش 15 درصدی قیمت ضرورت بازار است و پنج درصد اضافی که گاهی این افزایش را به 20 یا حتی بیشتر از این میزان میرساند غیر طبیعی و حاصل تورمی است که وجود دارد و اعلام نمیشود.
افزایش قیمت کتاب پس از حذف یارانه کاغذ از متوسط 3000 تومان برای کتاب بزرگسال به متوسط 5000 هزار تومان افزایش یافته که نسبت به دیگر کالاها که با افزایش 20 درصدی، صد درصد به قیمتشان افزوده میشود حتی دو برابر هم نشده است. این میزان البته برای کتاب کودک کمی متفاوت بوده و از متوسط 1000 تومان به متوسط 2000 تومان رسیده است. البته سیاستهای حمایتی وزارت ارشاد که به شکلهای دیگر ادامه دارد نیز در این امر دخیل بوده و افزایش نیافتن بیش از این میزان شاید ناشی از همین سیاستها بوده باشد.
قیمت کتاب در ایران بالا نیست
قیمت کتاب در ایران به نسبت متوسط جهانی آن بالا نیست به گونهای که متوسط قیمت کتاب بزرگسال به نسبت متوسط قیمت بزرگسال خارجی در برخی مواقع حداقل 50 درصد پایینتر است. این امر البته به معنای مقایسه کامل نیست، چرا که میزان تورم موجود در بسیاری از کشورها همیشه چیزی حدود یک چهارم تورم موجود در کشور ماست و همین موضوع، مقایسه را کمی دشوار میکند.
مرحوم همایون صنعتیزاده که از پایهگذاران نشر حرفهای در ایران بود و در نوشتن هم دستی توانا داشت در پاسخ به دوستی که از قیمت بالای کتاب گلایه کرده بود، گفت: قیمت کتاب اصلاً بالا نیست. شما چون به کتاب احساس نیاز نمیکنی، فکر میکنی قیمتش بالاست در حالی که اگر نیاز داشته باشی و مشکلت با کتاب حل شود برای یک کتاب 50 هزار تومان هم پرداخت میکنی و نمیگویی که گران است.
شمس هم با اشاره به این که قیمت کتاب به نسبت متوسط جهانی بالا نیست از نمایشگاه کتاب تهران مثال میآورد که در آن یک کتاب خارجی با یارانه دولت ایران چیزی در حدود چهار برابر کتاب ایرانی به خریدار عرضه میشود و چون مورد نیاز است گران تلقی نمیشود.
یارانه میلیاردی کجا رفت؟
در سال 85 که دولت تصمیم به حذف یارانه کاغذ گرفت، یارانه اعلام شده برای کاغذ 140 میلیارد تومان اعلام شد که 90 میلیارد تومان آن به کتاب و نشر اختصاص داشت و 50 میلیارد تومان دیگر سهم مطبوعات بود در نتیجه با توجه به سیاست دولت مبنی بر تغییر مسیر یارانهها از تولیدکننده به مصرفکننده، بیشتر این میزان صرف انتشار بنهای کاغذی و الکترونیک خرید کتاب شد که در اختیار مخاطبان کتاب قرار گرفت و دانشجویان، اساتید، طلاب، فرهنگیان و. . . در زمره دریافت کنندگان این یارانه قرار گرفتند.
بخش دیگری از این یارانه هم به خرید کتاب از ناشران و اهدا به مراکز نیازمند به کتاب از جمله مدارس، دانشگاهها، مساجد، مراکز علمی و. . . اختصاص یافت.
همین که یارانه کاغذ از دیار نشر رخت بربست، امیدهای ناشران واقعی و حرفهای برای کار مفید رنگ آرزو گرفت و آنان به امید فردایی بهتر برای نشر کشور منتظر برنامهها نشستند.
نادر قدیانی که از ناشران پرکار کشور در دو حوزه بزرگسال و کودک است درباره این موضوع میگوید: حذف یارانه کاغذ با توجه به شرایط موجود در بهترین شرایط صورت گرفت و حالا هم تمام جامعه آن را به عنوان یک اقدام مناسب پذیرفته است.
به گفته این فعال حوزه نشر این اقدام در حالی صورت پذیرفت که دستگاه عریض و طویلی در وزارت ارشاد به کار کاغذ مشغول بود و حالا بار از روی دوش دولت برداشته شده و تعاونیهای ناشران خود اقدام به واردات کاغذ میکنند و ناشران هم از این وضعیت رضایت بیشتری دارند.
وی اما از روند موجود یارانه گلایهمند است و میگوید: ناشران در آن سالها تمام تلاش خود را به کار بستند و همصدا با دولت به حذف یارانه کاغذ رأی دادند نه به حذف کامل یارانه.
قدیانی از شنیدههایی سخن میگوید که در دولت دهم بخش عمدهای از یارانه نشر به معاونت هنری وزارت ارشاد اختصاص یافته و همین ناشران را نگران کرده است.
او میگوید: دولت اگر میخواهد به حوزه هنر هم بپردازد چرا از سهم نشر میکاهد؟
خرید کتاب؛ آرام و در سراشیبی
دولت با حذف یارانه کاغذ، وزارت ارشاد را مکلف کرده است تا در کنار تخصیص یارانه به مخاطبان کتاب، بخشی را هم به خرید کتاب از ناشران و اهدا به مراکز مختلف فرهنگی اختصاص دهد. این سیاست که پیش از حذف یارانه کاغذ هم وجود داشت، پس از آن به شکل جدیتری دنبال میشد اما در دورهای که وزارت ارشاد نیازی به برنامهریزی برای واردات کاغذ ندارد با فراغ بال بیشتری ادامه دارد.
اما سیر نزولی این اقدام ناشران را کمی نگران کرده است به گونهای که بسیاری از ناشران به ویژه ناشران حوزه دین که از این خریدها بیشتر نصیب میبردند به کاهش تولیدات خود پرداختهاند.
شمس، مدیر بوستان کتاب قم میگوید: خریدهای مستقیم وزارت ارشاد از ما در سالهای گذشته رقم خوبی بود اما این میزان سیر نزولی داشته به گونهای که ما برای سال جاری کاهش تولیدات را در دستور کار قرار دادهایم.
به گفته وی در سالهای 85، 870 میلیون تومان، 86، 840 میلیون تومان، 87، 360 میلیون تومان و امسال تاکنون تنها 160 میلیون تومان فروش کتاب به وزارت ارشاد داشتهایم که کاهش چشمگیری را شاهد بوده است.
وی رکود حاکم بر تمامی فعالیتها را شامل حوزه نشر هم میداند و میافزاید: نداشتن توان بازار برای کشش این رکود و کاهش حمایتها باعث شده است تا ما از رقم 700 عنوان کتاب که برای سال جاری که پیشبینی کرده بودیم صرفه نظر کنیم. در حال حاضر هم 180 عنوان کتاب در نوبت چاپ داریم که با شرایط موجود به نظر عقلانی نمیرسد که برای چاپ آنها اقدام کنیم.
شمس از متوقف شدن فعالیت برخی از ناشران قم در پاییز سال گذشته خبر میدهد که به دنبال گران شدن کاغذ رخ داد و میگوید: اما ما در همین شرایط هم به کار خود ادامه دادیم، اما حالا با مشکلات مالی عدیدهای درگیر هستیم و دچار رکود شدهایم.
به عقیده این ناشر و کارشناس نشر، متولیان فرهنگی باید در چنین شرایطی برای شکستن این عدم توازن به صورت معکوس عمل کنند، یعنی در شرایط بد کنونی حمایتهای خود از حوزه نشر را به شکلی بیشتر ادامه دهند نه این که حمایتها را به سمتهای دیگری سوق دهند و نشر در این رکود تنها بماند.
ناشران دیگر هم اگرچه وضعیت کنونی کاغذ را قابل تحمل میدانند و تأثیر آن بر قیمت کتاب را چندان زیاد نمیدانند اما از رکود حاکم بر بازار نشر که پیش از این چنین نبود گلایه بسیار دارند.
چاپ و توسعه