احمد فروزیده ـ انقلاب مشروطه یکی از بزرگترین رخدادهای تاریخ معاصر ایران محسوب میشود. تأثیرات فراوانی را در وضعیت و اتفاقات بعد از خود و تا به امروز ایران، برجای گذاشته و به همین ترتیب مخالفتها و تقدیرها، تحلیلها و نقدهای فراوانی را به دنبال خود به همراه آورده است .عدهای آن را مهمترین حرکت مردم ایران در راستای کسب آزادی و استقلال تاریخی میدانند و پارهای بدان به عنوان اولین گمراهی بزرگ ایران معاصر مینگرند .پارهای تحلیلگران آن را حرکتی درونی و برخاسته از متن جامعه و اصلاحگر آن میدانند و عدهای دیگر، رد پای استعمار و خارجی را در برپایی آن معرفی میکنند. حتی عدهای دیگر از تحلیلگران شروع آن را ایرانی و کاملا آزادیخواهانه متصور میشوند ولی معتقدند که در میانه راه، این حرکت اصلاحی، متوقف شد به جایش هدایت خارجی یا دسیسههای بیگانه مؤثر شد. طبیعی است که این دخالتها و یا عنوان آن مرحله گمراهی، از دید افراد مختلف متفاوت است.
نگاه متفکرین به نقش شخصیتهای مختلف جامعه آن زمان نیز در این رویداد متفاوت است. عدهای مهمترین نقش را به علمای جامعه از قبیل مرحوم سید محمد طباطبایی و سید عبدالله بهبهانی میسپرند و نقش علمای بزرگ نجف را هم بسیار پررنگ و مؤثر میدانند و عدهای دیگر تا این حد با این نگاه موافق نیستند یا علمای نجف را از هم تفکیک کرده، بخشی را موافق و پارهای دیگر را مخالف مشروطه قلمداد میکند . خصوصا نقش مرحوم شیخ فضلالله نوری در این رویداد همراه با تحلیلها و موافق و مخالفهای فراوان است .به همین قیاس نظر تحلیلگران در مورد نقش روشنفکران در این رویداد نیز متفاوت و بعضا متناقض است. پارهای آنان را رد پای بیگانه و منشأ بزرگترین خطاهای تاریخی ایرانیان میدانند و عدهای دیگر ایشان را از جمله عوامل اصلی بیداری ایرانیان بر میشمرند.
نظرات در مورد نقش و تأثیر محمد علیشاه نیز متفاوت است. عدهای همانند نظر قالب جامعه، او را مانع مشروطه و منَشأ تضادها و گرفتاریها میشمرند و عدهای دیگر از تحلیلگران تصور متفاوتی از او را معرفی میکنند. تحلیلها در مورد نقش استعمار انگلستان و روسیه در رویدادهای مشروطه نیز متفاوت است.
از جمله اصلیترین تفاوتها و تضادهای موجود در عرصه تحلیل تاریخ مشروطه، تحلیل پیرامون علل و عوامل این رویداد و زمینههای اجتماعی، سیاسی و حتی مذهبی و بینالمللی وقوع آن است. همه تفاوتهای پیش گفته شده، در این تحلیل عوامل و زمینههای این رویداد خود را نمایان میسازد و چارچوبهای تحلیل و نگاههای کاملا متفاوتی در این مورد برپا میسازند.
آنچه در این قسمت ذکر میشود، به معنای پذیرش یا صحت آن نیست و حتی به معنای برتری، یا حتی داوری نیست.
ریشههای نهضت مشروطه
جنبش مشروطیت بدون شک از رویدادهای مهم و تأثیرگذار در تاریخ تحولات سیاسی ایران محسوب میشود. اثرات این رویداد در زندگی فرهنگی و سیاسی مردم، از سایر حوادثی که تا آن تاریخ در کشورمان پدید آمده بود، عمیقتر بوده است.
شکی نیست که نارضایتی عمیق جامعه ایران در سالهای حکومت قاجار، ریشه اصلی اعتراضات مردمی علیه دولت و زمینهساز شکلگیری نهضت مشروطیت بود. به عبارت دیگر هرج و مرج و فساد در دستگاه اداری، تهی شدن خزانه مملکت بر اثر اسراف و ولخرجیهای شاهان و درباریان، انجام مسافرتهای مکرر و غیرضروری مظفرالدینشاه به فرنگ از طریق دریافت وام با شرایط سنگین از دولتهای بیگانه و تحمیل مالیاتهای کمرشکن بر مردم، قحطی فزاینده در تهران و شهرستانها، تسلط روزافزون بیگانگان بر کشور، افزایش بهای ارزاق عمومی، ظلم و تعدی مأموران قاجاری نسبت به مردم، بیحرمتی به مراجع تقلید و زیر پا نهادن احکام اسلامی، بحران مالی و سقوط اقتصادی کشور و اعطای امتیازات گوناگون به قدرتهای استعماری، ریشههای انقلاب مشروطیت بودند.
در این میان عواملی نیز بودند که سبب تسریع روند انقلاب شدند و در مسیر نهضت به منزله عامل محرک ایفای نقش کردند. این عوامل که در پیشبرد اهداف جنبش مشروطه سهم بسزایی داشتند عبارت بودند از: افزایش ارتباط مردم ایران با کشورهای خارج، به ویژه با ممالکی که حکومتهای آنها ناشی از آراء مردم بوده و براساس قانون اداره میشدند، تأسیس دارالفنون و توسعه مدارس جدید، ایجاد پست و تلگراف در کشور بعنوان راهی برای انتقال افکار جدید در میان مردم، انتشار روزنامههای دولتی و غیردولتی و نشر اخبار ایران و جهان در میان مردم، گسترش اطلاعات مردم درباره انقلابهای فرانسه و آمریکا و دیگر کشورهای جهان، توسعه صنعت چاپ و انتشار آثار بعضی نویسندگان آزادیخواه، بیدار شدن اذهان مردم نسبت به اعمال ناشایست دولت به وسیله وعاظ و علمای مذهبی و ... اشاعه تفکر انقلابی در کشور و برای مردم ایران که به تازگی جنبش غرورآفرین تحریم تنباکو را تحت رهبری روحانیت پشت سر نهاده بودند، انگیزه ایجاد کرد. این قیام در 1270 شمسی و در دوران ناصرالدینشاه قاجار به وقوع پیوست. نهضت مشروطه 14 سال پس از شکلگیری قیام تحریم تنباکو آغاز شد.
اتحادیه کارگران
اولین تشکلهای کارگری جهان در انگلستان و در صنعت چاپ و امور ساختمانی و سپس در سال ۱۸۰۲ اتحادیههای کارگران چاپخانه و نجاران در شهر بوستون، نیویورک و بالتیمور تشکیل شد. در سوئد نیز اولین اتحادیه کارگری در چاپخانهها و سپس در بین کارگران نجار و فلزکار موجودیت یافت.
تاریخچه شکلگیری اتحادیهها و سندیکاهای کارگری در ایران
تا قبل از انقلاب مشروطیت هر چند گرایشاتی در بین کارگران ایران برای ایجاد تشکلهای صنفی و به منظور مقابله با بحرانهای اقتصادی، بیکاری، نرخ پایین دستمزدها و رفتارهای غیرانسانی کارفرمایان وجود داشت. اما از لحاظ جو فشار و خفقانی که حکومتهای استبدادی ایجاد و هرگونه اجتماع آزاد و تشکیل انجمن را ممنوع اعلام کرده بودند، باتوجه به ورود صنعت چاپ در اوایل قرن سیزدهم هجری (بیش از پنجاه سال قبل از مشروطه) در تبریز و لزوم به کارگیری کارگران آموزشدیده و باسواد برای چاپ امری ضروری و لازم بوده و هست. متقابلا کارگران چاپ در هنگام کار با مقالات سیاسی اجتماعی آگاه میشوند. در این جاست که زمینههای اولین تشکلهای صنفی سیاسی در صنعت چاپ در کارگران فرنگ رفته و با تمدن غرب آشنا شده شکل میگیرد که حتما از تاثیر صنعت چاپ و بهرهوری از آگاهیهای سیاسی ـ اجتماعی، به وسیله چاپ میتواند باشد و به این ترتیب اولین سندیکا یا اتحادیه کارگری به صورت غیررسمی در سال 1284 (1907م) به نام سندیکای کارگران چاپ به وجود آمد و با توجه به نقش مطبوعات در چاپخانه که متاثر از چاپ است، شکل میگیرد و به ظهور میرسد، نقش متقابل چاپ و سندیکای چاپ و روزنامههای آگاهیدهنده و تاثیرگذار در انقلاب مشروطه به وسیله کارگران چاپ را می توان درک کرد.
جنبش کارگری ایران پابهپای جنبش مشروطه گام برمیداشت و در سال 1285 گروهی از کارگران، نخستین اتحادیه کارگری ایران را در «چاپخانه کوچکی» واقع در خیابان ناصریه تهران سازمان دادند. به این ترتیب پس از انقلاب مشروطه، نخستین اتحادیه کارگری در ایران (سندیکا) به سال ۱۲۸۹ خورشیدی و همزمان با انتشار روزنامهای با عنوان «اتفاق کارگران» مربوط به کارگران چاپخانه تهران برمیگردد که تشکیل سندیکاهای کارگران چاپخانههای تهران در سال 1325 قمری را میتوان متاثر از این مقررات قانونی دانست. به این ترتیب موجودیت خود را به طور رسمی اعلام کرد. در خرداد 1289 آنان دست به اعتصاب موفقی زدند که یک پژوهنده ایرانی از آن به عنوان «اولین تظاهر جنبش اشتراکی یا سوسیالیستی در ایران» یاد میکند. البته نقش و تاثیر روسیه و بریتانیای کبیر را در توسعه سیاسی و تشکیل اتحادیههای کارگری در ایران نباید از یاد برد.
اتحادیه کارگران صنعت نفت، کفاشان، باربران بندر پهلوی و چاپخانههای اصفهان، تشکلهای دیگری بودند که پس از اتحادیه کارگران چاپخانههای تهران به وجود آمد. این اتحادیهها در رابطه با تقلیل ساعات کار روزانه، اقداماتی انجام دادند. در آن زمان بیشتر اتحادیه کارگری تحت اندیشههای سوسیالیستی قرار گرفته بود، برای نمونه از تشکیل کمیته عدالت در سال ۱۲۹۵ به دست ایرانیان باکو و تاسیس حزب کمونیست در ایران سال ۱۲۹۹ به دست همان گروه موسس کمیته عدالت، میتوان اشاره کرد، اما فعالیت اتحادیههای کارگری در دهه ۱۳۲۰ با هدایت حزب توده به اوج خود رسید، طبقه کارگر صنعتی ایران در آن دوران بیشتر در صنایع نفت، نساجی و افزارمندی اشتغال داشتند.
نقش مطبوعات در پیروزی سیاسی مشروطه به عنوان یکی از وجوه جریانساز انقلاب
با مطالعه و بررسی مطبوعات منتشر شده در ایران و به ویژه مطبوعات فارسیزبان در خارج از ایران در فاصله سالهای 1253 تا 1324 قمری، میتوان به نقش اساسی و بسیار پراهمیت مندرجات آن نشریات در تحول سیاسی بزرگی که در سال 1324 قمری در ایران روی داد، پی برد. نقش مطبوعات از چنان اهمیتی برخوردار است که از آن میتوان (در کنار مدارس و دانشآموختگانشان) به عنوان دو بال اصلی پیروزی انقلاب مشروطه (فرهنگی و سیاسی) یاد کرد. تمامی آنچه در انقلاب سیاسی مشروطه به عنوان آرمان مطرح شد و دستاوردهای پیروزی آن انقلاب محسوب میشوند، طی سالیان درازی قبل از آن، در مطبوعات مورد بحث و بررسی و مطالعه قرار گرفته و از این طریق به آگاهیبخش روشنفکر جامعه آن زمان ایران (اعم از غیرروحانی و روحانی) رسیده بود. متقابلا در آن سالها، مطبوعات محل اصلی طرح دیدگاهها و نظرات صاحبان فکر، اندیشه، دلسوزان و اصلاحطلبان کشور در چارهاندیشی حل مشکلات و معضلات کشور بود.
تاثیر صنعت چاپ بر جنبشهای تاریخ معاصر ایران
علاوه بر جنبش مشروطیت، در همه نهضتهای اجتماعی و سیاسی معاصر ایران، نقش چاپ بسیار زیاد ومشهود است. جنبش ملی شدن صنعت نفت و حتی انقلاب اسلامی ایران نقش صنعت چاپ در انتشار رسالههای مدنی و سیاسی، روزنامهها و شبنامهها، اعلامیههای دولتی و ضددولتی به شدت دیده میشود. بررسی انقلاب اسلامی در ایران را بدون اعلامیههای حمایت از رهبر و بنیانگذار انقلاب اسلامی ایران، تکثیر سخنرانیهای ایشان در داخل ایران، سهم رسالههای آموزشی سازمانهای سیاسی ـ نظامی، روزنامههای آشکار و مخفی فعالان سیاسی، در زمان شکلگیری نهضت مشروطه، جامعه ایرانی شاهد رشد و گسترش بیانیهها، شبنامه، روزنامهها، کتاب و... بود و عمدتا این محصول فرهنگی بیانگر افکار و عقاید جدید بود و چاپ، انقلابی در اطلاعرسانی (در کنار اختراع خط، کاغذ، چاپ، رادیو و اینترنت) بود، بیتردید تاثیر چاپ در انقلابها و اصلاحات بزرگ سیاسی، مذهبی و اقتصادی سدههای گذشته، بسیار روشن است. در پی گسترش صنعت چاپ در دوره مشروطیت تاثیر مهمی بر وضعیت سیاسی، اقتصادی و فرهنگی ایران صورت گرفت. با توجه به ایجاد صنعت چاپ در ایران به لحاظ اقتصادی این اتقاق باعث اشتغالزایی و تاثیرات موثر اقتصادی شد از میان جنبشهای علمی، سیاسی و عقیدتی تاثیرپذیری در صنعت چاپ بیشتر بود؛ علاوه بر جنبش مشروطیت، در همه نهضتهای اجتماعی و سیاسی معاصر ایران، نمیتوان نقش چاپ را نادیده گرفت. در انقلاب اسلامی ایران نقش صنعت چاپ در انتشار رسالههای مدنی و سیاسی، روزنامهها و شبنامهها، اعلامیههای دولتی و ضد دولتی به وضوح دیده میشود.
در تمام نهضتها و انقلابهای جهان با اطلاعرسانی خود مخصوصا در گذشته که شبکههای سایبری و مجازی وجود نداشت نقش صنعت چاپ را به روشنی میبینیم و در انقلاب مشروطه ایران نیز انتشار رسالههای سیاسی و روزنامهها در ایران و خارج از ایران در چاپخانهها مورد توجه فعالان سیاسی بود، حتی انتشار متون مهمی مانند فتواهای علما باعث برانگیختن مردم میشد.
آیا میتوان جنبش تحریم تنباکو را بدون انتشار چاپی فتوای میرزای شیرازی تصور کرد؟ البته دشمنان این جنبشها نیز که از اهمیت چاپ آگاه شده بودند از سویی با ایجاد موانع سیاسی و تجاری برای فعالان (سانسور، کنترل پست، کنترل ورود و تجارت کاغذ، کنترل چاپخانهها، قوانین پیشگیرانه و...) و از سویی با فعالیتهای متقابل انتشاراتی به جنگ آنها میرفتند. با همه این محدودیتها و لزوم انتشار کتاب و روزنامه و فقر فرهنگی در آغاز سده سیزدهم هجری، عباس میرزا، اعزام افرادی از جمله میرزا صالح شیرازی به اروپا برای آموزشهای رسمی علمی به ویژه صنعت چاپ و دستور ورود دستگاههای چاپ و صنعت عکاسی را داد که نخستین ثمرات عینی خود را در دارالفنون نشان داد. میرزا صالح شیرازی پس از مراجعت از لندن به تشویق و توسعه صنعت چاپ پرداخت و به کمک او شخصی به نام اسدالله باسمهچی روانه روسیه شد و فن چاپ را یاد گرفت و در مراجعت چاپخانهای در تبریز تاسیس کرد. پس از مرگ فتحعلیشاه و آغاز سلطنت محمدشاه، میرزا صالح همچنان در تهران به امور اداری و دولتی مشغول بود و با صلاحدید محمدشاه و موافقت دولت تصمیم به انتشار روزنامه گرفت.
طلیعه و اعلامیه انتشار این روزنامه در یک صفحه به تاریخ رمضان 1253 قمری در تهران منتشر شد و نسخه آن به تمام استانهای ایران و برای مقامات دولتی و رسمی ارسال شد. روشنفکران غیردولتی نیز از وسایلی مانند چاپ و روزنامه و مدارس جدید بهره میگرفتند و دارالفنون آغازگر نشان دادن اهمیت صنعت چاپ شد. با توجه به تاسیس دارالفنون، مدارس نوین نیاز به متون آموزشی، کتابهایی برای مطالعه، اطلاعرسانی دستاوردهای علمی، انتشار یافتههای خود و لذا بهرهگیری از صنعت چاپ را لازم داشتند. به این ترتیب صنعت چاپ تغییری در نظام آموزشی و شیوههای آموزش ایجاد کرد، چرا که همزادی و همسرنوشتی، مطبوعات و چاپ دایره تأثیرگذاریشان را وسعت زیادی داده است.
تاثیرپذیری چاپ و تولید
با نگاه به صنعت چاپ در ایران و جهان موقعیت اقتصادی و تجاری وصنعتی و اشتغالزایی را میتوانیم محاسبه و نتیجه گیری کنیم در تاریخ معاصر ایران نقش چاپ بسیار حساس بوده و سرمایهگذاری موثری در ورود دستگاههای چاپ، کاغذ و مرکب، و اخیرا آموزش چاپ و روزنامهنگاری رسمی و غیررسمی، بازار پخش روزنامهها و... تاثیر زیادی در نمایان کردن اشتغال آشکار و پنهان دارد و به دلیل افت و خیزهایی در تولید و واردات بدون حساب مواد تولید شده مصرفی، صنعتی، خدماتی و کشاورزی توسط دولتها، شکست اینگونه فعالیتها را به دنبال داشته و سرمایهگذاری در آنها اقتصاد سودمندی نبود و هرازچندی شکست سرمایهگذاری در آن را شاهد هستیم، چرا که چاپ برای سرمایهگذار تیغ دولبه است. به این مفهوم که واردات مواد ساخته شده آماده مصرف تهدیدی جدی برای صنعت چاپ خواهد بود و به دنبال آن بیکاری و تورم ومصرفگرایی را به همراه دارد، اما ورود مواد خام قابل تولید و سپس صادر کردن آن فرصتی برای صنعت چاپ و اشتغالزایی بهشمار میآید.
واژگان کلیدی: صنعت چاپ، انقلاب مشروطه، اتحادیه کارگران، مطبوعات و تولید.