ضرورت سیاستگذاری و برنامه ریزی در صنعت چاپ


به نظر می رسد در حوزه چاپ و بسته بندی، دولت برای تحقق اهداف سند چشم انداز 20 ساله (ایران 1404) و رسیدن به جایگاه اول منطقه ، الهام بخش در جهان اسلام و ... لازم است به یك باز تعریف از نحوه ی ایفای نقش و میزان تحقق آن در این صنعت دست زده و بالاخره ارتقای جایگاه خود را به سمت سیاستگذاری، برنامه ریزی، نظارت، حمایت و هدایت دنبال نماید.

از زمان تشكیل شورای سیاستگذاری صنعت چاپ- كه بعدها عنوان بسته بندی نیز بدان افزوده شد-تاكنون، همواره یكی از موضوعات مهم و بحث برانگیز در بین قشر زحمتكش و فهیم این صنعت و رسانه های مرتبط بود و البته جایگاهی نیز در نظام تصمیم گیری و برنامه ریزی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای خود باز كرده است.به نحوی كه سرپرست محترم معاونت امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از تمایل وزیر به تشكیل چنین شورایی در نشر كشور خبر داده بود. از بررسی اكثر مطالب گفته و نوشته شده در خصوص این شورا چنین استنباط می شود كه اگر نقدی بر آن وارد بوده-كه هست- به اصل و اساس آن نبوده بلكه بیشتر به عملكردها و مباحث آن و بعضا به افراد و اعضای آن بر می گشت. اینكه این نقدها تا چه اندازه درست یا نادرست است، موضوع بحث این نوشتار نیست. در این مطلب تلاش می كنم تا اهمیت موضوع سیاستگذاری در صنعت مهم و استراتژیك چاپ و بسته بندی را بیان كرده و نقش شورا را در رسیدنو تحقق این ضرورت بیان كنم.

معمولا دولت ها و بویژه دولت های كشورهای توسعه یافته، همواره به سمت كاهش تصدی و افزایش و ارتقای جایگاه سیاستگذاری و برنامه ریزی حركت می كنند.رشد روزافزون نهادهای غیر دولتی و خصوصی وافزایش اختیارات آنها در تنظیمات امور مختلف جامعه و كاهش نظارتهای پیچیده و چند لایه و گرایش به سمت نظارت عالیه و هدفمند، گواه بر این مدعاست. البته دولت ها نقش برجسته ای را نیز به بخش خصوصی در سیاستگذاری  و برنامه ریزی می دهند تا جایی كه بعضی از كشورها با كمترین حجم و اندازه ساختار دولتی،به سیاستگذاری مبادرت می ورزندو البته صنعت چاپ در بسیاری از كشورهای توسعه یافته از چنین ویژگی برخودار است واین صنوف و نهادهای غیر دولتی هستند كه با اختیارات قانونی اعطا شده، نقش اصلی را در معادلات این صنعت ایفا می كنند.

از بررسی شرح وظایف و نیز پست های سازمانی دفتر امور چاپ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی چنین بر می آید كه متاسفانه حجم عمده ای از وظایف و فعالیت های آن به امور اعطای مجوز و نظارت بر فعالیت های سخت افزاری و نرم افزاری این صنعت معطوف بوده و سیاستگذاری، برنامه ریزی، پژوهش، مطالعات و... در آن یا جایی ندارد و یا بسیار كمرنگ است كه البته این نقیصه را در شرح وظایف و پست های سازمانی جدید آن نیز می توان دید.وظایف و فعالیت هایی كه باید بطور سنتی در اختیار بخش غیردولتی و نهادهای مرتبط باشد در طول سالیان –شاید-تمام توان دفتر امور چاپ را به خود اختصاص داده است.

در اینجا لازم است در خصوص كاركرد مورد عمل دولت در حوزه های مختلف فرهنگی و هنری توضیح مختصری ارایه دهم.

به نظر می رسد هیچ برنامه توسعه ای محقق نمی شود مگر اینكه ساختار مناسب اجرا، نظارت و ارزیابی آن برنامه طراحی و ایجاد شود. در واقع برنامه های توسعه در بستری از ساختار سازمانی، نیروی انسانی، اقتصاد فعال و پویا، روابط و تعامل درون و بین بخشی، قوانین و مقررات مورد نیاز و قوی و ... شكل گرفته و به سمت هدف حركت می كند. اجرای اصل 44 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، الزامات اصلی مندرج در سند چشم انداز 20 ساله كشور،  اقتضائات جهانی و ملی، توسعه روز افزون فناوری های نوین، سهل الوصول بودن انواع محصولات فرهنگی و هنری، رقابت شدید كشورهای توسعه یافته در تولید، عرضه، فروش و صادرات محصولات فرهنگی و هنری و ... بازنگری و بازتعریف جایگاه و نقش‌ دولت را در حوزه فرهنگ و هنر به یك ضرورت جدی تبدیل كرده است.

          دولت هم اكنون به پنج طریق در عرصه فرهنگ و هنر دخالت می كند؛ از یك سو سیاستگذاری و            برنامه ریزی می كند-كه البته به نظر می رسد حداقل در صنعت چاپ چندان جدی گرفته نشده است- ، از دیگر سو قوانین و مقررات مورد نیاز را خود تدوین و تنظیم می كند؛ به طرق مختلف و معمولاً در چند سطح نظارت خود را بر فعالیت های مختلف فرهنگی و هنری انجام می دهد؛ به انواع مختلف از بسیاری از فعالیت های فرهنگی و هنری حمایت مستقیم و غیرمستقیم به عمل می آورد و در نهایت در كار اجرا دخالت می كند. ایفای بسیاری از این نقشها بایستی با عنایت به اصل 44 و با توجه به نقش مهم مردم مسلمان و مؤمنی باشد كه اثبات كرده اند فعالیتهای فرهنگی را به بهترین نحو انجام می دهند. از پنج مورد برشمرده می توان مدعی شد كه حداقل در سه مورد، مهم دولت نتوانسته در صنعت چاپ نقش خود را خوب بازی كند.

 به نظر می رسد در حوزه چاپ و بسته بندی، دولت برای تحقق اهداف سند چشم انداز 20 ساله (ایران 1404) و رسیدن به جایگاه اول منطقه ، الهام بخش در جهان اسلام و ... لازم است به یك باز تعریف از نحوه ی ایفای نقش و میزان تحقق آن در این صنعت دست زده و بالاخره ارتقای جایگاه خود را به سمت سیاستگذاری، برنامه ریزی،  نظارت، حمایت و هدایت دنبال نماید.

شورای سیاستگذاری صنعت چاپ و بسته بندی تشكیل شد تا این نقیصه و خلا بزرگ را پر كند و فاغ از درگیر یها و مشغله های روزمره، جایی برای فكر كردن، تحلیل كردن، برنامه ریزی كردن و... فراهم كند. زمانی كه طرح و ایده تشكیل شورا را به سرپرست وقت دفتر امور چاپ پیشنهاد دادم، با روی باز آن راپذیرفت به این دلیل كه خلا آن را به واسطه فعالیت چندین ساله در همان دفتر ونیاز این صنعت را به چنین ساختاری كاملا حس كرده بود. اینكه آیا این شورا موفق بوده یا خیر بحث دیگریست كه تلاش می كنم در این باره نیز بنویسم. اما این امید را دارم كه بخش خصوصی و نهادهای مرتبط بتوانند حداكثر استفاده را از این شورا برای توسعه پایدار و متوازن این صنعت ببرند. خوشبختانه، دولت روی خوش خود را به این صنعت و تعامل با اصحاب آن تا بالاترین حد تصمیم گیری طی دو سال اخیر نشان داده است. مدیران جدید معاونت امور فرهنگی و دفتر امور چاپ نیز به این شورا نه تنها اقبال نشان داده اند بلكه برنامه هایی برای تقویت آن دارند. معتقدم كه حالا نوبت بخش غیر دولتی است تا از این فرصت فراهم شده نهایت بهره را برای رفع موانع توسعه این صنعت بردارد.

 بهروز فتحی- کارشناس برنامه ریزی فرهنگی و عضو پیشین شورای سیاستگذاری صنعت چاپ وبسته بندی کشور

منتشر شده توسط اخبار چاپ در تاریخ ۱۳۹۱ چهارشنبه ۲۵ بهمن


تا کنون نظری برای این خبر ارسال نشده است




نام:  
پست الکترونیکی:  
نظر شما: