در گیجی مفهوم وحدت


به نظر می رسد دست اندرکاران امر وحدت نداشتن تعامل مثبت در صنعت چاپ را نشانه نبود وحدت گرفته اند و برای رسیدن به تعامل مثبت از واژه پرطمطراق وحدت استفاده می کنند تا نشان دهند که کار بزرگی در پیش است.

 کیانوش تهرانی - در سال نخستین پیروزی انقلاب اسلامی ایران فضای باز دانشگاه تهران پر از چادرهایی بود که گروه های سیاسی برپا کرده بودند تا در به فعالیت سیاسی در سیاسی ترین دانشگاه ایران بپردازند. این چادرها که از راست ترین تا چپ ترین را در خود جای داده بود هر کدام مرام خود را داشتند. پس از چند ماه حضور چادرها در این فضا بنا براین شد تا چادری در میان همه چادرها برپا شود با عنوان چادر تحکیم وحدت. این چادر که بعدها به عنوان دفتر تحکیم وحدت به فعالیت خود ادامه داد قرار بود میان همه گروه ها وحدت ایجاد کند. گروه هایی که با مرام ها  وعقاید و مسلک های مختلف به مبارزه با رژیم شاه پرداخته بودند و حال باید زیر یک سقف به فعالیت خود ادامه می دادند.

گروه های سیاسی در ایران به دلیل ویژگی سیاسی در آن شرایط لازم دیدند که به وحدت بیندیشند ؛ چیزی که عملا محقق نشد و دفتر تحکیم وحدت به بخشی از فعالان اختصاص یافت.

آنچه این روزها در حوزه چاپ به عنوان وحدت مطرح می شود ناخواسته انسان را می برد در همان سال پیروزی انقلاب. قرار است همه صنوف چاپ زیر یک سقف به وحدت برسند؛ چیزی که نه تعریف مشخصی دارد و نه برای آن تکلیفی تعیین شده است. همه هیاهو بر منشوری است که انسان را می برد به سازمان ملل. مثل همان منشوری که کشورها را به برادری و دوستی و احترام متقابل دعوت می کند والبته سخنگویی هم دارد و دبیر کلی.

اما صنعت چاپ را چه می شود در این شرایط که عده ای را به خیال انداخته تا ساز وحدت کوک کنند. از بخش هایی از صنعت چاپ نوای "بیایید یکی شویم" به گوش می رسد و بخش هایی هنوز – چون نمی دانند چه خبر است یا می دانند این نوا تنها یک نواست و نه بیشتر- می کوشند تا در جو این نوا قرار نگیرند و ندا می دهند که خبری نیست در شهر.

یکی از گوشه ای نوا سر می دهد که کسی نباید با وحدت مخالفت کند و کسی که مخالفت کند تنها می ماند، حتی اگر اتحادیه بزرگ چاپخانه داران تهران باشد و کسی دیگر قلم رنجه می کند که حالا که منشور تهیه شده و همه با آن موافقند باید به فکر رهبر بود برای وحدت. چه کسی رهبر باشد بهتر است؟.

صنعت چاپ را انگار جنگی درپیش است که باید اول به وحدت برسند و در همین مرحله هم رهبری باشد تا این وحدت را رهبری کند.

این واژه سراسر ابهام وحدت را انگار کسی هنوز روی میز نخوابانده تا تشریح کند که چیست؟ چرا باید صنوف چاپ به وحدت برسند؟ آیا چند اختلاف در میان یکی دو اتحادیه بزرگ باید باعث شود تا همه صنعت چاپ یکی شوند و به وحدت برسند و منشور بنویسند و امضا کنند و رهبر انتخاب کنند و سخنگو بیابند.

آنچه از فحوای کلام ها برمی آید این است که بانیان وحدت نمی دانند چه می خواهند. صرف یکی چند چالش که در میان یکی دو بخش رخ داده نمی تواند عاملی باشد برای این که همه صنف یکی شوند و با رهبری کسی پیش بروند.

وحدت هم از منظر لغوی وهم از منظر ایدئولوژی واژه ای است بسیار زیبا و برانگیزاننده ، اما چرا صنعت چاپ به عنوان یک بخش اقتصادی و تا حدی فرهنگی باید به دنبال یک مفهوم ایدئولوژیک باشد؟

بانیان وحدت کنونی هنوز روشن نکرده اند مقصودشان از وحدت چیست؟ اصلا معنای وحدت دراین برهه چیست؟ اصولا وحدت برای چه؟ گروههای سیاسی یا حتی گروه های غیر سیاسی در زمانی به وحدت وائتلاف می اندیشند که قرار است در یک جبهه واحد و برای رسیدن به یک مقصود یا نتیجه خاص متحد شوند. مگر صنعت چاپ قرار است درکدام جبهه بجنگد که باید به وحدت برسد؟ مگر صنوف مختلف صنعت چاپ در همه این سال های تشکیل ( از سال های دهه 30 تا کنون) کدام اختلافات اساسی داشته اند که حالا باید به وحدت برسند تا این اختلافات دیگر نباشد؟ مگر اتفاقی افتاده است که صنعت چاپ کشور را به شدت تهدید می کند و لازم است وحدتی ایجاد شود تا این تهدید را رفع کند؟

لازم است آنان که علم اتحاد برداشته اند روشن کنند که صنعت چاپ چرا باید به وحدت برسد؟ چه ابزاری برای وحدت لازم است؟ چرا برای یک امر صنفی به دنبال نظریه های ایدئولوژیک و غیر عملیاتی هستند؟ قرار است صنعت چاپ در پس این اتحاد وحدت به کجا برسد؟ و چندین چرای دیگر....

به نظر می رسد دست اندرکاران امر وحدت نداشتن تعامل مثبت در صنعت چاپ را نشانه نبود وحدت گرفته اند  و برای رسیدن به تعامل مثبت از واژه پرطمطراق وحدت استفاده می کنند تا نشان دهند که کار بزرگی در پیش است.

آنچه دراین نوشته مورد تاکید است، هرگز به معنای مقابله با تعامل مثبت میان صنوف صنعت چاپ نیست و هیچ کس با تعامل مخالقتی ندارد ، اما لازم است در هر کاری ابتدا تکلیف مان را روشن کنیم که چه می خواهیم و قرار است کجا برویم و بعد بوق ها را روشن کنیم و نداهای بسیار سر دهیم که چه می کنیم.

به نظرنگارنده این قلم رسیدن به تعامل مثبت چیزی است که برای هر بخش از فعالیت های اجتماعی لازم و از نان شب هم واجب تر است و صد البته لازم هم نیست که برای رسیدن به یک امر ضروری از واژه ها و مفاهیم درشت و نظری استفاده کرد تا کار با درشت نمایی بیشتری پیش چشم ها نشان داده شود.

البته برخی از کارشناسان صنعت چاپ اعتقاد دارند که استفاده از واژه بزرگ وحدت چندان هم بی حساب نبوده و آنچه دربیانیه اتحادیه چاپخانه داران تهران هم بر آن انگشت گذاشته و تاکید شده هم بر این مدعا صحه می گذارد که قرار است سازمانی برابر با شورای سیاستگذاری صنعت چاپ که از سوی دولت راه اندازی شده تشکیل شود تا بخش های مختلف صنعت چاپ برابر با نهاده دولتی یک نهاده خصوصی داشته باشند.

این مدعا اگر درست باشد می تواند بدین گونه تعبیر شود که کسانی خطری را در کمین صنعت چاپ دیده اند و قرار است برای رفع خطر دست به کاری بزنند، کاری که با به کار گرفتن واژه حقی ، قرار است مرادی باطل در پی اش نصیب شود. 

به هر حال رسیدن به تعامل مثبت نیکو  در هر کجا و در زمانی امری خواستنی است ، اما پیچاندن این امر نیکو در لفافه های پر زرق و برق ایدئولوژیک نه تنها دردی درمان نمی کند که خود مرضی می شود بر همه امراض گذشته و بیمار را بیمار تر خواهد کرد.

خوب است به جای وحدت به تعامل مثبت و بیشتر بیندیشیم و کاری کنیم که همه با آن به جایی برسند که می خواهند وگرنه چوب تهدید برداشتن و همه را به یکسو راندن که یا وحدت یا مخالف وحدت در خط باطل راه به جایی نمی برد.

منتشر شده توسط اخبار چاپ در تاریخ ۱۳۹۱ شنبه ۶ آبان
نسخه چاپی نسخه چاپی       ارسال به دوست ارسال به دوست

تاریخ انتشار:۱۳۹۱ ششم آبانکلیدها : وحدت صنوف چاپ شورا


تا کنون نظری برای این خبر ارسال نشده است




نام:
پست الکترونیکی:
نظر شما: