یک گروه از مدیران برجسته صنف شناسایی شوند
اعضای هیئت مدیره باید بگویند که صنف چاپ باید چه کار کند


رضا عقیلی؛ مدیر چاپ عقیلی تحصیلات: طی کردن دوره دبیرستان در آلمان؛ تحصیل به مدت سه سال و نیم در هاگن آلمان؛ تحصیل در دانشگاه Bergische Gesamt Hoch Schule و وپرتال آلمان. دارای سابقه تدریس در دانگاه شهید رجایی لویزان تهران و فنی و حرفه ای انقلاب اسلامی به مدت 12 سال.

 

آقای عقیلی روزهای قبل از انتخابات را چگونه ارزیابی می کنید؟

نمی دانم چندمین دوره انتخاب اتحادیه چاپخانه داران تهران در یکم خردادماه 1390 برگزار می شود ولی می بینیم که کاندیداها شور و حالی برای انتخابات ندارند و این به خاطر تجربه تلخی است که دوره قبل داشتند و نتوانستند نتیجه ای بگیرند. شما زمانی می توانید به جایگاهی تکیه کنید که آن جایگاه قدرت داشته باشد؛ اگر متزلزل باشد اعضا نمی توانند از آنجا به عنوان تکیه گاه استفاده کنند. نه این که هیئت مدیره نمی خواهد قدرت داشته باشد بلکه این قدرت از آنها گرفته شده است. باید دید دلیل این چیست و اگر این قدرت گرفته شده دست چه کسانی است. این افراد کارشناسان چاپ ما هستند و در این زمینه می توانند نظر دهند و نظراتشان مورد تایید اعضاست چون انتخاب شده هستند. ولی می بینیم که قدرت از آنها گرفته شده و نظر افراد انتصابی مورد تایید قرار م یگیرد که به عنوان کارشناس مورد تایید افراد صنف نیستند. اصلا کارشناس صنعت چاپ نیستند. برای همین مشکلات صنعت چاپ نه تنها کم نشده بلکه روز بروز افزایش یافته است.

چرا اعتقاد دارید در میان اعضایی که ثبت نام کرده اند، شور وحالی برای انتخابات نیست؟

دلیلی که مد نظر من است و با خیلی از اعضای صنف چاپ هم صحبت کردم این است که در دوره قبل حدود 600 چاپخانه دار آمدند که رای بدهند و خیلی هم هیاهو و سروصدا شد. چون 16 سال یعنی چهار دوره متمادی بود که انتخابات صورت نگرفته بود. اعضا میگفتند که همه این هیاهو برای این بود که همان افراد قبلی انتخاب شوند و بگوییم که دنبال تحول نیستیم و نهایت رضایت را داریم و میخواهیم همان روند 16 سال پیش تکرار شود؟ برای همین در این دوره شور و هیجان و دلگرمی مثل دوره قبل به وجود نیامده است.

یعنی 16 سال انتخابات انجام نشده است؟

تا آنجا که من اطلاع دارم 16 سال انتخابات نداشتیم. چهار سال پیش اولین بار بود که انتخابات به این شکل صورت گرفت.

شما مگر در صنف چاپ حضور نداشته اید؟

من چندین سال خارج از کشور بودم و 12 سال است که ایران

هستم. از دوره های قبل اطلاعی ندارم. مرحوم پدرم که چاپ کامران را داشت هیچ وقت نمی گفت که قبال انتخاباتی صورت گرفته یا نه.

پس اعضای هیئت مدیره چگونه انتخاب می شدند؟

نمی دانم.

بگذریم! ترکیب کاندیداهای این دوره را چگونه ارزیابی می کنید؟

افرادی که باید انتخاب شوند و در راس کار قرار گیرند دو گونه هستند. ولی در صنف از یک گونه استفاده می شود. افرادی هستند که پیشکسوت هستند و با بالا رفتن سنشان تعداد دوستانشان هم زیاد می شود و این دوستان م یخواهند که آنها انتخاب شوند. نه اینکه بد باشد ولی مشکلی را حل نمی کند چون برنامه ریزی و مدیریت چیز دیگری است. نمی گویم آنها دلسوز نیستند؛ آنها دارای تجربه صنفی در چاپ هستند اما من شخصا تجربه کرده ام که حلال مشکلات نبوده اند چون با وجود آنها مشکلات هنوز سر جایش است. وقتی من مواردی کلیدی را مطرح م یکنم می بینم گرفتنش برای این افراد سخت است. البته تنها دست صنف نیست بلکه یک سری از قوانین مملکتی هم باید تغییر و تحول داشته باشد منتها این راه طولانی است و زمان م یبرد. هدف ما این است که مردم از صنعت چاپ رضایت داشته باشند و جوانان به شکلی هدفمند به سمت این صنعت کشیده شوند تا صنفی قدرتمند و مجهز به تکنولوژی و اطلاعات روز داشته باشیم و از چاپ در ایران لذت ببریم و صادرات چاپی قابل توجهی به کشورهای خاورمیانه داشته باشیم. من 47 سال سن دارم و هنوز پیشکسوت صنعت چاپ به حساب نم یآیم ولی در کشورهای مختلف صنعت چاپ را تجربه کرده ام؛ فاصله ما با آنها زیاد است و روز به روز هم بیشتر می شود و تا جایی میرود که از دست من نوعی هم کاری برنمی آید.

تا آنجا که من اطلاع دارم شما برنامه دراز مدتی را تدوین کرده اید؛ می خواهم بدانم تا چه حد به اتحادیه اشراف دارید، قوانین آن و شرح وظایفش را می دانید و ارتباط نزدیک با اتحادیه دارید؟

همانطور که گفتید اطلاعات صنف نسبت به اتحادیه کم است چراکه یا با اتحادیه هماهنگ نشده یا جویا نشده اند. ضعف بزرگی که ما داریم در بخش آموزش است. مدیران و اپراتورهای ما اکثرا به حالت استاد و شاگردی بالا آمده اند و زحم تها کشیده اند تا صاحب چاپخانه شده اند و یا چاپخانه را دست فرزندانشان داده اند. به هر حال از طریق آموزش نبوده و اگر هم بوده خیلی کم بوده چون منابع آموزشی ما خیلی ضعیف است. در نتیجه وقتی منابع کم هست اتحادیه چه م یتواند بکند؟ اتحادیه صنفی که در سطح شهر پراکنده است فقط می تواند به پروانه کسب و یک سری مشکلات چاپخان هها رسیدگی کند. مشکل بزرگی اتحادیه این است که مدت هاست قدرت واقعی از اتحادیه گرفته شده است.

شما چقدر به وظایف اتحادیه آشنا هستید؟

وظایف اتحادیه اسمش روی آن است متحد کردن اعضا و ایجاد همبستگی میان آنان. این همبستگی به این معنا نیست که به هم دل ببندند بلکه روندی داشته باشند که با هم صنف را به سمت جلو حرکت دهند. قوانین مملکتی، حق و حقوق کارگر نسبت به کارفرما و جامعه و حقوق کارفرما نسبت به کارگران را بدانند. کمتر کارگاهی را می شناسم که کارگران حس نکنند کارفرما می خواهد سرشان را کلاه بگذارد و کمتر کارفرمایی را می شناسم که این احساس را نداشته باشد که کارگرانش کم کاری می کنند. این موارد باید در قالب قوانین اتحادیه شناسانده شود و افراد توجیه شوند. خیلی از مدیران ما مدیر نیستند؛ باید آموزش ببینند و اتحادیه برای آنها مدرک صادر کند. کلاسها باید اجباری باشد؛ چه برای کارگران و چه برای مدیران. دیگر اینکه اتحادیه برای پیشرفت صنف از اعضا نظرخواهی کند و در کارها خودبین نباشد.

آقای عقیلی در این برنامه ریزی طولانی مدت که برای حضور در اتحادیه انجام داده است و من در جایی خواندم که 15 ساله است، در کجا قرار گرفته است آیا باید همواره در ترکیب هیئت مدیره حضور داشته باشد تا برنامه ها اجرایی شود؟

بله؛ گفتن حرف چیزی را حل نمی کند حتی برنامه ریزی کردن هم چیزی را حل نمی کند. دانستن، تغییر و تحول ایجاد نمی کند، حرکت فیزیکی و مصرف کردن انرژی است که تغییر و تحول ایجاد می کند. الان ما در مرحل های هستیم که مشکلات را شناسایی کرده ایم و راه حل آن را هم م یدانیم ولی تغییر و تحولی ایجاد نمی شود چون ما در بخش اجرایی ضعیف هستیم و گوش شنوایی نیست یا حرف خریدار ندارد. اگر برنامه ریزی قدم به قدم و پلکانی داشته باشیم و اعضا هم خودشان کمک کنند من هم کمکشان می کنم.

آیا بهتر نیست که شما برای یک دوره چهارساله برنامه ریزی کنید و پایه ریزی برنامه ها را انجام دهید تا اگر شما هم در دوره بعدی انتخاب نشدید کارها انجام شود؟

اگر ما افرادی را در کنار خودمان داشته باشیم که توجیه شده باشند چرا که نه. من مطمئنم که در صنف چاپ افراد ارزنده تری وجود دارد به شرط اینکه صندلی ها خالی شود و افراد قدیمی بروند و جای خود را به افراد جدید بدهند.

از برنامه هایتان بگویید.

یکی از مهمترین برنامه های من استفاده از بهترین افراد صنف چاپ در کنار هیئت مدیره است. باید ده تا بیست نفر از مدیرانی که کاندیدا نشده اند را دعوت کنیم و برای پیشرفت کارها از آنها همفکری و کمک بخواهیم. حضور پنج نفر در هیئت مدیره برای تصمیم گیری ضعیف است باید این تعداد بیشتر شود. افراد باید به عنوان مشاور بیایند و نظرشان کاربرد داشته باشد. مشاوری که نظرش کاربرد داشته باشد؛ یعنی اگر گروه مشاور نظری می دهد که از نظرات هیئت مدیره بهتر است،آن را اجرا کنیم. یکی از برنامه های من این است که اتحادیه قدرتمند شود. اعضای هیئت مدیره باید بگویند که صنف چاپ باید چه کار کند. وزارت ارشاد از نظر من باید به عنوان یک فیلتر سیاسی وجود داشته باشد؛ فرد را تجزیه و تحلیل کند، صلاحیتش را مورد تایید قرار دهد و به ما مشاوره دهد. یکی دیگر از برنامه ها آموزش است؛ ما در بخش آموزش فوق العاده ضعیف هستیم. این ربط زیادی به مدیران ما دارد. مدیران ما باید یک سری دوره های آموزشی اجباری را طی کنند و مدرک بگیرند. این طور نباشد که اگر کسی سرمایه دارد ولی تخصص ندارد بتواند در چاپ سرمایه گذاری کند.

در بخش آموزش، اتحادیه این کار را انجام میدهد، هم برای مدیران و هم برای کسانی که می خواهند با اصول و فنون چاپ آشنا شوند؛ نظرتان در این مورد چیست؟

فوق العاده ضعیف عمل شده است؛ تقصیری هم نداشته اند. کسانی که در اتحادیه هستند زحمت خودشان را کشیده اند ولی باید از ایده های جدید استفاده کرد. ما نمی گوییم اتحادیه بیکار نشسته بوده ما به دنبال بهتر و بهترشدن هستیم.

در بحث آموزش مدیران دوره ای برگزار شد ولی صنف استقبال نکرد.

روششان غلط بوده است.

یعنی چه؟

روش درخواست از مدیران غلط بوده و باید دید منابع مدرسان چه بوده است. آیا مورد تایید است یا نه و اینکه آیا این منابع برای هر سطح دسته بندی شده اند یا نه. آیا وقتی فرد این دوره را طی کرد در مدیریتش تاثیری گذاشته یا نه. باید این دیدگاه به وجود بیاید که وقتی فرد دوره را طی کرد بگوید چرا زودتر شرکت نکردم و در حق پیشینیان چه اجحافی شده است.

این دیدگاه مربوط به زمانی است که من چیزی را امتحان کرده ام نه وقتی کلاسی برای اولین بار برگزار می شود؛ وقتی من در کلاسی شرکت نکرده ام و نمی دانم چیست نمی توانم نظر دهم؛ پس نتیجه این است که یا چاپخانه داران پیش داوری کرده اند یا اینکه بی تفاوت از کنار این قضیه گذشته اند.

وقتی کسی نمی داند و آگاهی اش کم است مثل بچه ای است که می خواهد برود مدرسه و خوشش نمی آید تا جایی که به رشد می رسد و خودش به دنبال تحصیل و مدرسه و دانشگاه میرود.ما مدیرانی داریم که می خواهند این دوران ابتدایی را طی کنند و اعضای هیئت مدیره حکم همان پدر و مادرها را دارند؛ باید این دوره ها اجباری باشد.

منظورتان این است که اگر اتحادیه مدیران را مجبور می کرد در کلا سها شرکت کنند، بهتر نتیجه می گرفت؟

بله صددرصد همین طور است. ما چیزهایی را که باید قانون باشد، قانون نمی کنیم و به آن بی توجهیم. الان جواز چاپخانه را خرید و فروش می کنند مگر مدارک تحصیلی خرید و فروش می شوند که ما پروانه کسب و جواز چاپخانه را به فروش می گذاریم. مدرک، مدرک است فرد باید دوره ای را بگذراند تا صاحب آن مدرک شود.ما جواز چاپخانه را به فروش می گذاریم و افراد هم ردیف امثال منی می شوند که چندین سال است کار کرده ام. وقتی کسی این کاره نیست و پروانه کسب خریده است چطور می تواند علاقمند به این کار باشد و با ریزه کاری های این کار دست و پنجه نرم کند و ایده و راهکار بدهد. ما می خواهیم خودمان را متحد با چه اعضایی بکنیم!

فکر می کنید این مشکلات را از طریق اتحادیه می توان حل کرد؟

بله؛ هر مشکلی راه حلی دارد. مشکل ما اینست که نه تنها از کشورهای اروپایی و آسیایی مثل ژاپن، کره جنوبی عقب افتاده ایم بلکه در کشور خودمان هم نسبت به صنایع دیگر عقب افتاده ایم. این نیست که من یک ماشین 2011 بیاورم و بگویم همگام اروپا شده ام بلکه آموزش و اپراتوری، امکانات اولیه، مدیریت و ارایه محصولات چاپی با کیفیت جهانی است که باعث پیشرفت می شود. دولت چکار می کند؛ به من دو و نیم میلیارد تومان وام می دهد. دولت وظیفه خودش را انجام می دهد ما باید راهمان را هموار کنیم. البته من وزارت ارشاد را هم مقصر می دانم باید ببینیم چرا قدرت را از اتحادیه گرفته؛ ممکن است که قدرت گرفته نشده و این طور وانمود می شود که قدرت ندارند؛ خود اتحادیه ضعیف عمل میکند و به سکوت می گذرانند؛ گامی برنمی دارند و وقتی معضلات انبوه می شود گردن جاهای دیگر می اندازند.

چه تضمینی وجود دارد که اگر هیئت مدیره عوض شود و اعضای جدید بیایند آنها هم در بعضی زمینه ها خیلی جلو نروند؟

من اول صحبتم گفتم که یک گروه از مدیران برجسته صنف شناسایی شوند و از آنها مشارکت فکری گرفته شود. اگر میخواهیم تغییر و تحول داشته باشیم باید حداقل دو نفر از قدیمیها باشند؛ نمی شود اعضا به طور کل دگرگون شوند و کار را به دست عده ای جدید داد که ماه ها وقت بگذارند تا با مسایل آشنا شوند.

و در پایان؟

سال ها سپری شد و آن چیزی که فکر می کردم می توانم به آن دست پیدا کنم و برای آن هم به ایران آمدم، محقق نشد.


منبع : نشریه گزارش صنعت چاپ

منتشر شده در تاریخ ۱۳۹۰ دوشنبه ۲۶ ارديبهشت
نسخه چاپی نسخه چاپی       ارسال به دوست ارسال به دوست

تاریخ انتشار:۱۳۹۰ بيست و ششم ارديبهشتکلیدها : رضا عقیلی؛ مدیر چاپ عقیلی


تا کنون نظری برای این خبر ارسال نشده است




نام:
پست الکترونیکی:
نظر شما: