به حرمت بهار و به یاد دکتر حسابی
یادداشتی از رضارضایی


در قسمت یادداشت نویسی سایت اخبار چاپ تاکنون آنچه نگاشته شده پیرامون موضوع چاپ و نشر بوده؛ من اما این بار به قصد سنت شکنی و به حرمت بهار که اینک جانش به نیمه رسیده است خواستم تا این بار صفحه یادداشت را با ذکر خاطره ای از مرحوم دکتر حسابی با بوی بهار بیامیزم و این بار مطلبی پیرامون مسائل و مشکلات چاپ و نشر ننویسم که وقت برای آن بسیار و جهت این کم است، باشد که مقبول افتد.
در زمان تدریس در دانشگاه پرینستون دکتر حسابی تصمیم گرفتند سفره ی هفت سینی برای انیشتن و جمعی از بزرگترین دانشمندان دنیا از جمله ((بور)) ،((فرمی))، ((شوریندگر)) ، و ((دیراگ)) و دیگر استادان دانشگاه بچینند و ایشان را برای سال نو دعوت کنند. ،آقای دکتر خودشان کارت های دعوت را طراحی می کنند و حاشیه ی آن را با گل های نیلوفر که زیر ستون های تخت جمشید هست تزیین می کنند و منشأ و مفهوم این گل ها را هم توضیح می دهند. چون می دانستند وقتی ریشه مشخص شود برای طرف مقابل دلدادگی ایجاد می کند. دکتر می گفت: ((انیشتین 20 دقیقه دیرتر آمد و گفت چون خواهرم را خیلی دوست دارم خواستم او هم جشن سال نو ایرانیان را ببیند. من فورا یک شمع به شمع های روشن اضافه کردم و برای انیشتین توضیح دادم که ما در آغاز سال نو به تعداد اعضای خانواده شمع روشن می کنیم و این شمع را هم برای خواهر شما اضافه کردم. به هر حال بعد از یک سری صحبت های عمومی انیشتین از من خواست که با دمیدن و خاموش کردن شمع ها جشن را شروع کنم. من در پاسخ او گفتم : ایرانی ها در طول تمدن 10 هزار ساله شان حرمت نور و روشنایی را نگه داشته اند و از آن پاسداری کرده اند. برای ما ایرانی ها شمع نماد زندگیست و ما معتقدیم که زندگی در دست خداست و تنها او می تواند این شعله را خاموش کند یا روشن نگه دارد...)).
آقای دکتر می خواست اتصال به این تمدن را حفظ کند و می گفت بعد ها انیشتین به من گفت :(( وقتی بر می گشتیم به خواهرم گفتم حالا می فهمم معنی یک تمدن 10 هزار ساله چیست. ما برای کریسمس به جنگل می رویم درخت قطع می کنیم و بعد با گل های مصنوعی آن را زینت می دهیم اما وقتی از جشن سال نو ایرانی ها بر می گردیم همه درخت ها سبزند و در کنار خیابان گل و سبزه روییده است.)).
بالاخره آقای دکتر جشن نوروز را با خواندن دعای تحویل سال آغاز می کنند و بعد این دعا را تحلیل و تفسیر می کنند . به گفته ی ایشان همه در آن جلسه از معانی این دعا و مفاهیم ارزشمندی که در تعالیم مذهبی ماست شگفت زده شده بودند. همه از این آوا متعجب می شوند و از آقای دکتر توضیح می خواهند. ایشان می گویند موسیقی ایرانی یک فلسفه ، یک طرز فکر و بیان امید و آرزوست. بعد بلند شدند تا سفره هفت سین را ببینند.
آقای دکتر تمام وسایل آزمایشگاه فیزیک را که نام آنها با ((س)) شروع می شد توی سفره چیده بود و یک تکه چمن هم از باغبان دانشگاه پرینستون گرفته بود. بعد توضیح می دهد که این در واقع هفت چین یعنی 7 انتخاب بوده است. تنها سبزه با ((س)) به نشانه رویش. ماهی با ((م)) به نشانه ی جنبش ، آینه با ((آ)) به نشانه ی یکرنگی، شمع با ((ش)) به نشانه ی فروغ زندگی و... همه متعجب می شوند و انیشتین می گوید آداب و سنن شما چه چیزهایی را از دوستی ، احترام و حقوق بشر و حفظ محیط زیست به شما یاد می دهد. آن هم در زمانی که دنیا هنوز این حرف ها را نمی زد و نخبگانی مثل انیشتین ، بور ، فرمی و دیراک این مفاهیم عمیق را درک می کردند. بعد یک کاسه آب روی میز گذاشته بودند و یک نارنج داخل آب قرار داده بودند. آقای دکتر برای مهمانان توضیح می دهند که این کاسه 10 هزار سال قدمت دارد. آب نشانه فضاست و نارنج نشانه کره ی زمین است و این بیانگر تعلیق کره زمین در فضاست. انیشتین رنگش می پرد عقب عقب می رود و روی صندلی می افتد و حالش بد می شود . از او می پرسند که چه اتفاقی افتاده؟ می گوید: (( ما در مملکت خودمان 200 سال پیش دانشمندی داشتیم که وقتی این حرف را زد کلیسا او را به مرگ محکوم کرد اما شما از 10 هزار سال پیش این مطلب را به زیبایی به فرزندانتان آموزش می دهید. علم شما کجا و علم ما کجا؟! ))

بر اساس خاطرات مهندس ایرج حسابی
منتشر شده در تاریخ ۱۳۹۰ پنج شنبه ۸ ارديبهشت
نسخه چاپی نسخه چاپی       ارسال به دوست ارسال به دوست

تاریخ انتشار:۱۳۹۰ هشتم ارديبهشتکلیدها : به یاد مرحوم دکتر حسابی


علي محمدي

آقاي رضايي خيلي لطف كرديد اين مطالب زيبا را فرستاديد و جداً روحيه ما را تازه كرديد ، به حق وجود شما بزرگواران در اين صنعت مايه بركت است . سخني كه از دل برآيد ، بر دل نشيند .





نام:  
پست الکترونیکی:  
نظر شما: