ذکایی در گفتگو با اخبار چاپ پیرامون عدم الحاق ماده واحده‌ حمایت از صنعت چاپ مطرح کرد:
علیرغم همه تلاش‌ها؛ صنعت چاپ از برنامه پنجم نیز جا ماند


بررسی پنجمین برنامه پنج ساله توسعه کشور در صحن علنی مجلس و عدم وجود نام و نشانی از صنعت چاپ در این برنامه، ما را بر آن داشت تا گفتگویی با جلال ذکایی، مدیرکل سابق دفتر امور چاپ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی داشته باشیم.

بررسی پنجمین برنامه پنج ساله توسعه کشور در صحن علنی مجلس و عدم وجود نام و نشانی از صنعت چاپ در این برنامه، ما را بر آن داشت تا گفتگویی با جلال ذکایی، مدیرکل سابق دفتر امور چاپ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی داشته باشیم. ذکایی در زمان تصدی دفتر امور چاپ، همواره بر ضرورت حضور صنعت چاپ در اسناد بالادستی و برنامه‌های بلندمدت و میان‌مدت کشور تأکید داشت. وی در فواصل زمانی مختلف از تلاش‌های این دفتر برای گنجاندن نام صنعت چاپ در برنامه‌های بلندمدت و بخصوص در برنامه‌ی پنجم توسعه کشور خبر می‌داد.
آن‌چه در پی می‌خوانید گزارشی از فعالیت‌های دفتر امور چاپ، تا اواخر سال گذشته (سال 1388) و دلایل حذف نام صنعت چاپ از برنامه توسعه پنجم کشور و نقطه‌نظرات ذکایی در این خصوص است:
ـ به نظر می‌رسد تلاش‌های دفتر امور چاپ و برخی از تشکل‌های غیردولتی صنعت چاپ کشور در خصوص ایجاد فرصتی برای گنجاندن نام صنعت چاپ در برنامه‌ی پنجم توسعه کشور بی‌ثمر مانده است. به طور قطع آسیب‌شناسی این وضعیت نیازمند بررسی تاریخچه تلاش‌های صورت گرفته در این زمینه است. جنابعالی به عنوان مدیرکل سابق دفتر امور چاپ از چه زمانی و چه فعالیت‌هایی را در این خصوص انجام دادید؟

ذکایی: تلاش برای ثبت نام صنعت چاپ در اسناد برنامه‌ریزی بالادستی از زمانی آغاز شد که نتایج آسیب‌شناسی‌های دفتر امور چاپ مشخص شده و گزارش آن در دسترس قرار گرفت. نتایج این آسیب‌شناسی‌ها با تجربیاتی که در مدت چهار سال حضور در دفتر امور چاپ به دست آورده بودم، همخوانی داشت. بدین معنی که مشکل و آسیب اصلی صنعت چاپ ایران در زیرساخت‌های این صنعت و عدم تدوین استراتژی‌های مربوط به آن بود. درست از همان زمان تدوین استراتژی‌های مرتبط با صنعت چاپ کشور و توجه به زیرساخت‌های این صنعت در زمره اولویت‌های اصلی دفتر قرار گرفت.
در این راستا نیز حرکت‌هایی را به موازات هم سازماندهی کردیم. از جمله این اقدامات، تدوین بانک اطلاعات صنعت چاپ ایران بود. این بانک داشته‌ها، ظرفیت‌ها و توانمندی‌های صنعت چاپ ایران را در اختیار مدیران دفتر و مدیران ارشد دولت قرار می‌داد. خوشبختانه موفق شدیم در حد مقدورات و بضاعت دفتر امور چاپ، این بانک اطلاعاتی را تدوین کرده و نتایج مثبتی نیز از اطلاعات موجود در آن استخراج کنیم.
دومین اقدام ما در این خصوص، جمع‌آوری و تدوین اطلاعات مربوط به حوزه‌های پیرامونی صنعت چاپ کشور بود. مواردی از قبیل تجهیزات و ماشین‌آلات، مواد اولیه، مواد مصرفی، نیروی انسانی شاغل در صنعت چاپ و... در زمره اطلاعات این حوزه‌های پیرامونی قرار می‌گرفت. از این طریق به ارزیابی دقیق‌تری از شرایط کلی موجود در صنعت چاپ دست می‌یافتیم.
یکی از مهم‌ترین برنامه‌های دفتر امور چاپ در راستای تدوین استراتژی صنعت چاپ، اجرای طرح آمایش صنعت چاپ ایران بود. در طرح آمایش ظرفیت‌ها، فرصت‌ها، توانمندی‌ها و همچنین خلأهای صنعت چاپ کشور مشخص شده و تبیین می‌شد. مراحل مقدماتی و اجرایی طرح آمایش صنعت چاپ نیز تا زمانی که من در دفتر حضور داشتم، آغاز شده بود. حتی مجری طرح نیز انتخاب شده بود. لیکن از زمانی که بنده از دفتر امور چاپ خارج شدم، دیگر اطلاعی از این طرح ندارم.

ـ آیا در این مسیر، دیگر فعالان صنعت چاپ، بخصوص از سوی تشکل‌های غیردولتی با شما همراهی داشتند؟
ذکایی: متأسفانه یکی از مشکلات اصلی صنعت چاپ کشور، عدم توجه تشکل‌های بخش خصوصی به مسائل زیرساختی است. هرگاه موضوع بررسی مشکلات و معضلات صنعت چاپ مطرح می‌شود، همکاران ما در بسیاری از این تشکل‌ها به موضوعاتی از قبیل مالیات، صدور بی‌رویه مجوز، واردات ماشین‌آلات، تسهیلات بانکی و... اشاره می‌کنند. هرچند تمام این موضوعات در جای خود مهم بوده و باید مسئولین امر نسبت به رفع آن‌ها اقدام نمایند، لیکن این‌ها مسائل و مشکلات اصلی صنعت چاپ نیستند.
بدین جهت چنین رویکردی در بدنه تشکل‌های غیردولتی وجود نداشت و لذا همکاری چندانی در این خصوص با دفتر امور چاپ صورت نگرفت. نکته بارز و بسیار مهم در صنعت چاپ کشور، ایجاد شرایطی بود که بتوانیم جایی در نظام برنامه‌ریزی کشور برای صنعت چاپ ایجاد کنیم. این می‌توانست هم در قوانین بالادستی همانند برنامه توسعه و هم در قوانین پایین‌دستی نظیر قانون بودجه سالانه و هم در آیین‌نامه‌های مختلف دولتی انجام شود. این مهم به ثبات در تصمیم‌گیری‌ها و برنامه‌ریزی‌های پیرامون صنعت چاپ کمک شایان توجهی می‌کرد. زیرا دیگر با تغییر مدیران دولتی و به تبع آن با تغییر سلایق فردی آن‌ها، موضوع بسیار مهم صنعت چاپ کشور دستخوش تغییرات عمده و بنیادین نمی‌شد. از این رو، بنده به عنوان مدیرکل دفتر امور چاپ و بالاترین مرجع دولتی این صنعت، بهترین راه‌حل را در این دیدم که نشانی از صنعت چاپ را در برنامه‌ی توسعه پنجم کشور باقی بگذاریم. در نتیجه اقدامات دفتر امور چاپ در این خصوص آغاز شد.

ـ برنامه‌ریزی‌های اداره دفتر امور چاپ در قالب یک سازمان زیرمجموعه دولت، در چه حوزه‌هایی بود؟ آیا بررسی‌های کارشناسی نیز در این زمینه صورت گرفت؟
ذکایی: تدوین برنامه‌های دولتی تابع یک‌سری بررسی‌های و ارزیابی‌های کارشناسی، تخصصی و علمی است. نهادهای دولتی مرتبط با این برنامه‌ها تنها در صورتی می‌توانند پیشنهادات خود را به مراجع ذیصلاح تصمیم‌گیر ارائه نمایند که پیشنهادات مذکور از مسیر و فرآیند بررسی‌های کارشناسی عبور کرده باشد.
لذا اقدامات کارشناسی دفتر امور چاپ در خصوص ارائه پیشنهاد ماده واحده یا قانون مشخصی، به منظور حمایت از صنعت چاپ در برنامه‌ی پنجم توسعه کشور شروع شد. نتیجه این بررسی‌های کارشناسی که با همکاری و مشاوره کارشناسان برنامه‌ریزی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی صورت گرفت، تدوین یک ماده واحده در قانون برنامه پنجم توسعه بود. پیشنهاد مشخص دفتر امور چاپ، الحاق این ماده واحده به بخش فرهنگ برنامه توسعه بود.

ـ این ماده واحده چه سرنوشتی پیدا کرده است؟ و چرا در قانون برنامه‌ی پنجم هیچ نام و نشانی از آن یافت نمی‌شود؟

ذکایی: همان‌طور که پیشتر نیز ذکر کردم پیشنهادات ادارات دولتی، تابع یک نظام منسجم برنامه‌ریزی است. بدین معنی که دفتر امور چاپ نمی‌تواند به طور مستقیم پیشنهادات خود را به مرجع تدوین‌کننده برنامه، تحویل دهد. بدین سبب، ماده واحده پیشنهادی دفتر امور چاپ برای بررسی و اعلام نظر در اختیار مسئولین مربوطه در معاونت امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی قرار گرفت. این یک چرخه طبیعی در ساختار دولتی است. به عنوان نمونه بیش از ده پیشنهاد در اختیار معاونت فرهنگی قرار گرفته بود. جالب آنکه از میان این پیشنهادات تنها سه پیشنهاد با موافقت معاونت امور فرهنگی مواجه شد؛ و ماده واحده دفتر امور چاپ در زمره این سه پیشنهاد مصوب معاونت فرهنگی بود.
پیشنهاد مذکور، پس از تأیید معاونت امور فرهنگی در اختیار شورای برنامه‌ریزی وزارت فرهنگ و ارشاداسلامی قرار گرفت. در این شورا نیز با آن موافقت شد. در مرحله نهایی این قانون با یک بار دیگر در کمیسیون معاونت ریاست محترم جمهوری مورد بررسی نهایی قرار می‌گرفت. متأسفانه در این مرحله، قانون پیشنهادی دفتر از لایحه قانون برنامه توسعه پنجم کشور حذف گردید.

ـ جنابعالی چه دلایلی را برای حذف این ماده واحده از برنامه توسعه کشور متصور هستید؟ آیا پس از این مرحله نیز از موضع دفتر امور چاپ اقداماتی را انجام دادید؟

ذکایی: با کمال تأسف این مشکل، بسیار ریشه‌دار و عمیق است. چرا که بخش قابل توجهی از مدیران دولتی و کشوری با صنعت چاپ آشنایی ندارند. همین عدم درک صحیح از مشکلات و معضلات موجود در صنعت چاپ ایران، موجب شد تا با این پیشنهاد مخالفت شود. به نظر می‌رسد دوستان کارشناس کمیسیون دفتر ریاست جمهوری با این استدلال که چاپ یک صنعت است و باید در بخش صنایع به آن پرداخته شود، با وجود این ماده واحده در برنامه‌ی پنجم مخالفت کرده‌اند.
از سوی دیگر، متأسفانه صنعت چاپ در وزارت صنایع هیچ متولی و مسئولی ندارد. لذا دغدغه‌ای نیز در خصوص صنعت چاپ، مشکلات و معضلات موجود در آن، برنامه‌ریزی‌های مرتبط با آن و... در این وزارتخانه به چشم نمی‌خورد. مسئله ناگوار در اینجاست که اعضای محترم کمیسیون حتی یک نظرخواهی هم از مسئولین دفتر طلب نکردند. شاید اگر ارتباطی با دفتر برقرار می‌شد، نقطه‌نظر این دوستان تغییر می‌کرد.

ـ آیا هیچ اقدام دیگری انجام ندادید؟

ذکایی: بنده به عنوان مدیرکل دفتر امور چاپ، تابع سلسله مراتب دولتی بودم. جایگاه مدیرکل دفتر مشخص است. هرگز مدیرکل یکی از ادارات یک وزارتخانه حق ندارد با مجلس ارتباط بگیرد؛ یا موضوع را خارج از سلسله مراتب دولتی پیگیری نماید. بنده بر این باورم که در آن زمان دفتر امور چاپ، کلیه مسئولیت‌های محوله خود را به نحو احسن و حتی بسیار بیشتر از آن، انجام داد.
حتی خارج از هویت سازمانی مدیرکل دفتر امور چاپ نیز تلاش‌های بسیاری انجام دادم تا ارتباطی میان کارشناسان برنامه‌ریزی دولت و مجلس و صاحب‌نظران و اهالی صنعت چاپ ایجاد کنم. لیکن متأسفانه به دلایل بسیار هیچ‌یک از این اقدامات ثمری در بر نداشت. به عبارت بهتر، تمامی تلاش‌ها، برنامه‌ریزی‌ها و اقدامات دفتر امور چاپ برای توسعه پایدار صنعت چاپ بی‌نتیجه باقی ماند. مشکل اصلی در جایگاه متولی صنعت چاپ ایران است.

ـ به موضوع جایگاه متولی دولتی صنعت چاپ کشور اشاره کردید. هر از چندگاهی این بحث مطرح می‌شود که آیا صنعت چاپ باید یکی از مجموعه‌های تابعه وزارت ارشاد باشد؛ یا نه باید به وزارت صنایع سپرده شود؟ نظر مشخص شما در این خصوص چیست؟ آیا وزارت ارشاد متولی مناسبی برای صنعت چاپ محسوب می‌شود؟

ذکایی: بنده بارها و بارها، چه در زمانی که مدیرکل دفتر امور چاپ بودم و چه پس از آن، تصریح کرده‌ام که جایگاه متولی صنعت چاپ در وزارت فرهنگ و ارشاد نیست. این وزارتخانه هیچ مأموریتی در زمینه صنعت چاپ برعهده ندارد. لذا اگر هر از چندی به موضوع صنعت چاپ پرداخته می‌شود، از باب رفع تکلیف است، نه ادای وظیفه؛ در حقیقت مسئولین امر تنها به این دلیل که گزارشی از فعالیت‌های مرتبط با صنعت چاپ ارائه دهند اقداماتی را در این راستا انجام می‌‌دهند. در غیر این صورت ضرورتی برای پرداختن به صنعت چاپ و حل و فصل مشکلات و معضلات مرتبط با آن ندارند.
یکی از مشکلات اساسی صنعت چاپ ایران، همین موضوع است. به گونه‌ای که در واقع این صنعت هیچ دلسوز واقعی در بدنه دولت ندارد. بنده این مسئله را بارها و بارها، حتی در زمان تصدی پست مدیرکلی دفتر امور چاپ هم عنوان کرده‌ام. تلاش‌های بسیاری نیز در این خصوص انجام دادم. بنده به صورت نوبه‌ای جلساتی با مدیران ارشد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی داشتم و با ذکر دلایل و استدلال‌های بسیار تلاش می‌کردم تا دوستان همکار در این وزارتخانه را نسبت به این موضوع آشنا کنم. در بسیاری از مواقع نیز موفق می‌شدم و مدیران ارشاد به جمع‌بندی‌های مناسبی در این خصوص می‌رسیدند. لیکن متاسفانه به دلایل بسیاری از جمله اینکه بعضا دوستان صنعت چاپ، با وقت ناشناسی و عدم دید صحیح نسبت به مسائل حوزه چاپ فرصت‌ها را می‌سوزاندند و از فرصت‌ها نه تنها استفاده نمی‌کردند، بلکه به ضرر و زیان صنعت چاپ استفاده می‌کردند. در این شرایط مدیران وزارت ارشاد نیز ناچار به موضع‌گیری و واکنش می‌شدند و در نهایت این صنعت چاپ بود که متضرر می‌شد.

ـ چرا همکاران صنفی صنعت چاپ این اقدامات را انجام می‌دادند؟

ذکایی: متأسفانه یکی از راه‌های جلب محبوبیت در تشکل‌های صنفی و غیردولتی، مخالفت با دولت است. حال حتی اگر این مخالفت‌ها نادرست نیز باشد، تنها به دلیل موضع‌گیری علیه دولت محبوبیت به دست می‌آید. دوستان و همکاران ما در بخش خصوصی و صنفی صنعت چاپ ایران نیز طی سال‌های متمادی با ترجیع‌بند مخالفت با دولت به محبوبیت دست یافته و آرای بیشتری را از آن خود می‌کردند.
متأسفانه تمام این اقدامات نسنجیده و نادرست تنها و تنها به دلیل فقدان نگرش و دیدگاه استراتژیک و ملی است. اگر چنانچه مسئولین امر چه در نهادها و سازمان‌های دولتی و چه در بخش خصوصی و غیردولتی و صنفی، خود را خادم به صنعت چاپ بدانند و از موضع حمایت با این صنعت روبرو شوند، بسیاری از این مشکلات مرتفع خواهد شد.

ـ به موضوع برنامه توسعه بازگردیم. آیا خارج از وزارت ارشاد و دفتر امور چاپ نیز این موضوع را پیگیری نمودید؟ و آیا نتیجه‌ای در بر داشت؟

ذکایی: در حقیقت پس از خروج از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و دفتر امور چاپ، موقعیت فعالیت‌های اینچنین بنده بسیار بیشتر شد. چرا که همان‌طور که ذکر کردم، بنده در دولت تابع یک نظام سلسله مراتبی بودم. حال آن‌که این نظام در بخش خصوصی و خارج از دولت وجود ندارد. لذا به عنوان یک نهاد غیرانتفاعی و غیردولتی به راحتی می‌توانم با نهادهای مختلف و سازمان‌های گوناگون، ارتباط برقرار نمایم.
در خصوص برنامه پنجم نیز اقدامات وسیعی را در انجمن حمایت از توسعه صنعت چاپ انجام دادیم. موفق شدیم در قالب انجمن، با نمایندگان مجلس در کمیسیون فرهنگی و کمیسیون تلفیق مجلس شورای اسلامی ارتباط برقرار نماییم و این قانون را به طور مستقیم به نمایندگان مجلس پیشنهاد کنیم. این اتفاق نیز افتاد. علاوه بر آن تعدادی از نمایندگان مجلس را با صنعت چاپ و ظرفیت‌های بالقوه و بالفعل آن در داخل کشور آشنا کردیم و حداقل انتظار ما این بود که در بخش فرهنگی برنامه پنجم اشاره‌ای به صنعت چاپ صورت گیرد. که متأسفانه این مهم محقق نشد.
در روزهای اخیر متوجه شدم که نمایندگان محترم مجلس و کمیسیون فرهنگی با این استدلال که برنامه‌های توسعه در زمره اسناد و قوانین بالادستی است و در این قبیل قوانین نباید به جزئیات توجه کرد، از عدم ذکر نام چاپ یا تصویب ماده واحده حمایت از صنعت چاپ دفاع کرده‌اند. برای بنده بسیار تعجب‌آور است که با مشاهده حوزه فرهنگ قانون برنامه ـ گذشته از ایرادهای بسیاری که متوجه این قانون، بخصوص در بخش فرهنگی آن است ـ مسائل به مراتب جزئی‌تر از صنعت چاپ، با ذکر مصادیق مورد اشاره قرار گرفته‌اند. جالب آن‌که کمیسیون تلفیق با آن‌ها موافقت کرده است. تعجب‌آور اینجاست که چرا با ذکر نام صنعت چاپ مخالفت نموده‌اند؟!!!

ـ به عنوان پرسش نهایی: آیا امیدی به تغییر شرایط یا ایجاد شرایط حمایتی در صنعت چاپ کشور از سوی دولت یا مجلس وجود دارد؟

ذکایی: امیدوارم که مسئولین دفتر امور چاپ و وزارت ارشاد، همچنین تشکل‌های خصوصی و غیردولتی صنعت چاپ بتوانند در راستای ذکر نام صنعت چاپ در برنامه بودجه سال 1390 اقداماتی را انجام دهند. زیرا دیگر هیچ امیدی به برنامه پنجم وجود ندارد. زیرا بررسی بخش فرهنگی آن پایان یافته است و نمی‌توان به این مسئله دوباره رجوع کرد.
اما مشکل اصلی در رویکرد مدیران دولتی، فعالان صنفی و صنعتی و بدنه صنعت چاپ، نسبت به این صنعت عظیم و بسیار مولد است. مهم‌ترین راه‌حل مشکلات و معضلات و آسیب‌های صنعت چاپ ایران، تنها و تنها تغییر رویکرد و نگرش کلیه فعالان و عناصر مرتبط با این صنعت است.

منتشر شده در تاریخ ۱۳۸۹ شنبه ۲۲ آبان


سرابیان

دوست عزیزم یادت هست آن زمانی که سمیناری با عنون تبیین پایگاه و جایگاه صنعت چاپ در مشهدبرگزار شد؛ و چه زیبا کارهائی به انجام رسید، جز به فراموشی سپردن حقی از قانون؛ که مسئولین صنعت چاپ هیچ گونه جایگاه حقوقی در وزارت ارشاد ندارند . موفق باشی





نام:  
پست الکترونیکی:  
نظر شما: